🔺اینجا کسی آرمیده است📍۱۴ اسفند سالمرگ
#محمد_مصدق است
☑️[به بهانهٔ سالمرگ نخستوزیر فقید ایران و درختِ تناورِ میهندوستی؛ مرحوم دکتر محمد مصدّق]
«نسبت به
#مصدق نوعی حُبّ و بغض توأمان ambivalence پيدا كردم. گاه اين طرف غلبه میكرد، گاه آن طرف. غالبا شيفتگی بود و كمتر خشم و ترديد. و اين بود و بود تا روزی كه با دوستم
#رضا_سيد_حسينی در خيابان
#استانبول نزديكیهای ميدان
#مخبر_الدوله از كتابفروشی
#نيل میآمديم. روزنامههای عصر درآمده بود.
#کيهان در گوشهٔ صفحهٔ اول، خبرِ مرگِ مصدّق را چاپ كرده بود. مدّتی به روزنامه خيره شدم و خطاب به مصدّق عباراتی گفتم: .
كه خوب، پيرمرد! بالاخره... .
يكباره زدم زير گريه؛ از آن گريههای عجيب و غريب كه كمتر در عمرم بر من مسلّط شده است. رضا سيد حسينی دست مرا گرفته بود و میكشيد كه بیصدا! الان میآيند و ما را میگيرند و من همان طور نعره میزدم. بالاخره از او جدا شدم و خودم را رساندم به خانهمان. منزلی بود در خيابان
#شيخ_هادی... با يكی از همکلاسیهای همشهریام اجاره كرده بودم. گريهکنان رفتم به خانه و در آن جا شعر "مرثيهٔ درخت" را سرودم».
▫️در جستوجوی نيشابور،زندگی و شعر محمدرضا شفيعی كدكنی(م. سرشك)، مجتبی بشردوست، تهران: نشر ثالث، ص ۱۸۸
📌محمدرضا شفیعی کدکنی پس از بازدید از خانهٔ دکتر مصدّق در
#احمد_آباد مینویسد:
اینجا کسی آرمیدهست
(کتیبهای بر گور دکتر محمد مصدق)
اینجا کسی آرمیدهست
که در همه عمر،
قلبش،
با مهرِ ایران تپیدهست.
ای رهگذارِ شتابان! آن کس که در زیرِ پایت
خوابیده در زیرِ این سنگ
بیداریِ زندگی را
در جانِ مشرق دمیدهست. بیاعتنا مگذر این سان
اینجا کسی آرمیدهست.
۱۹ تیر ۱۳۸۳
احمدآباد
عکس:
#امید_تاری،
احمد آباد،
خانهٔ دکتر محمد مصدق#شفیعی_کدکنیinstagram.com/miras_bashi@mirasbashi