پوستکردن#زبان_فارسی |
#لهجه |
#خراسان |
#افغانستان |
#محمدکاظم_کاظمیدر
خراسان به «پوستکندن» یا «پوستگرفتن» میوه و جز آن میگوییم «پوستکردن». وقتی هم میخواهیم به کسی میوه تعارف کنیم، بهجای «پوست بکَن» یا «پوست بگیر»، میگوییم: «بفرمایید پوست کُنید.»
حالا اگر بخواهیم این مصدر را بهصورت مجهول درآوریم، باید بگوییم «پوستشدن». این «پوستشدن» را محمدکاظم کاظمی، شاعر افغانستانیِ مشهدنشین، در شعری چنین به کار برده است:
گفتیم سنگ بر سر این شیشه بشکند
این ریشه محکم است، مگر تیشه بشکند
غافل که تیشه میرود و رنده میشود
با رنده پوست از تن ما کنده میشود
با رنده «پوست میشوم» و دم نمیزنم
قربان دوست میشوم و دم نمیزنم
💠 |
مهنهوِشت را بخوانید |
@mehnevesht