View in Telegram
آکادمی فلسفه و هنر مارزوک
برابری بسیاری از نویسندگان متأخر کوشیده‌اند بر این نکته پافشاری کنند که مارکس مدافع کمونیسم مبتنی بر اصول برابری و عدالت است. اغلب استدلال می‌شود که مارکس به ویژه در نقد برنامه گوتا مرحله‌ی نخست کمونیسم را در قیاس با سرمایه‌داری پیشرفتی در برابری می‌داند،…
حق برابر، هر ماهیتی داشته باشد، در اصل همواره حق سهم نابرابر از برآوردن نیاز و رفاه است. هنگامی که من حقی برای سهم معینی از وسایل مصرف دارم، من مدعی این سهم در برابر دیگران هستم، که ممکن است در محدوده‌ی بسیار گسترده‌‌ای صرف‌نظر از عواقبی که برای دیگران دارد آن را اعمال کنم. این بخشی از چیزی است که برخورداری از حق نامیده می‌شود.» 
مارکس به دلایل مساوات‌طلبانه از کمونیسم دفاع نمی‌کند. برعکس، او اصل حق برابر را به مثابه‌ی حقی بورژوایی به نقد می‌کشد، حتی اگر معتقد باشد که این حق برای مرحله‌ی توسعه‌ی تاریخی بلافاصله پس از سرمایه‌داری ضروری است. «این کاستی‌ها در مرحله‌ی نخست جامعه‌ی کمونیستی یعنی زمانی که این جامعه‌ پس از دردهای طولانی زایمان از دل جامعه‌ی سرمایه‌داری ظهور کرده است، اجتناب‌ناپذیر هستند. حق هرگز نمی‌تواند از ساختار اقتصادی جامعه و تکامل فرهنگی منوط به آن فراتر رود.» 
کمونیسم، برای از بین بردن این کاستی‌ها باید «به تمامی از افق سطحی حق بورژوایی فراتر رود.» [43] هدف نهایی کمونیسم فقط ایجاد شکلی برابرتر از توزیع دارایی یا یک نظام دستمزد عادلانه‌تر نیست. بلکه هدفش الغای کامل مالکیت خصوصی و مزد است. این همان چیزی است که در ایده‌ی پیشینِ تملک حقیقی نیز مطرح شده بود. دیدگاهی که در تمام طول زندگی و تا پایان عمر مارکس، کمونیسمِ ایده‌آل مدنظر او باقی ماند.

https://t.center/marzockacademy
Telegram Center
Telegram Center
Channel