تولید میکنیم!
برخی فکر میکنند مسئله اصلی تولید است! اگر تولید راه بیفتد، اشتغال هم ایجاد میشود، درآمد مردم هم افزایش مییابد، مشکلات کسری بودجه و تورم و ... هم حل میشود. برای تولید هم، کافی است عوامل تولید مهیا باشند! البته از نظر تئوریک هم غیر این نیست! تولید تابعی از عوامل تولید است.
Q=f(L.K)
خب نیروی کار که فراوان است، کافی است سرمایه تجهیز کنیم! اون هم مشکلی نداره خیلی از صنایع با ظرفیت 20 درصدی تولید میکنند! کافی است از ظرفیتها بهره بگیریم! میتوانیم چندین برابر تولید پلیمر و پلاستیک مثلا داشته باشیم!
به همین دلیل هم، وقتی گفته میشود موانع تولید باید حذف شود، میروند فقط سراغ یافتن مانع در دسترسی تولید به عاملهای تولید! تأمین وام و اعتبار ارزان قیمت برای تولید و ...!
سوال این است که تولید کنیم که چی کارش کنیم؟ در کدام بازارها حضور مؤثر و دائم داریم؟ کدام بازارهای جدید را شناسائی کردیم و تلاش میکنیم به آنها وارد شویم؟ با کدام لجستیک قوی میتوانیم در بازارها حضور داشته باشیم؟ آیا در سطح بازارهای جهانی هم میتوان حضور وانت نیسانی داشت؟ میتوان گذری بود؟
واقعیت این است که مبادله مقدم بر تولید است. اصل تولید که یک فرآیند فنی از ترکیب عوامل تولید بیشتر نیست و چندان مشکلی ندارد. مسئله اصلی، مسئله مبادله و تجارت است.
بارها شنیدهایم که سود در تجارت است! اما احتمالاً این جمله را خوب درک نکردهایم و در نتیجه، خیلیها از این موضوع، برداشت نادرست دارند و اینکه سود در تجارت است را مانع تولید میدانند! در اصل، این عبارت شاید یکی از دقیقترین و درستترین گزارههای اقتصاد باشد. سود در مبادله است. فرآیند فنی تولید که سودی حاصل نمیکند. سود جائی است که مبادلات رخ میدهد. سود جائی است که بتوانید عاملهای تولید و مواد اولیه را ارزانتر بخرید و کالای تولیدی را با قیمت بالاتر بفروشید. ارزانتر خریدن و گرانتر فروختن هم معنی دارد. معنی آن این نیست که کالای تولید شده را ماهها در انبار نگه داشت که مشتری با قیمت گران پیدا کرد! این یعنی هزینههای بالای انبار و هزینههای بالای مبادلاتی داشتن! یا این نیست که نیروی کار را استثمار کنی، چون بهرهوری نیروی کار افت میکند و تعهدش برای کار درست انجام دادن خدشهدار شده و هزینههای ناکارآمدی تحمیل میشود. سود در مبادله است، یعنی بنگاه بتواند در بازارهای آزاد و متنوع، عاملهای تولید را با کمترین هزینه مبادلاتی با قیمت مناسب در اختیار گیرد و در بازارهای آزاد و رقابتی و متنوع، محصول خود را با کمترین هزینه مبادلاتی و با قیمت مناسب بفروشد.
مسئله اصلی اقتصاد ایران، در بخش مبادله است. چه در داخل و به ویژه چه در خارج! تولیدی که نتوان فروخت، نتوان پول فروشش را برگرداند، مؤثر بر رفع مسائل نخواهد بود بلکه مسئلهای بر مسائل خواهد افزود. افت توان اقتصادی خانوارها هم، امکان فروش در بازارهای داخل را روز به روز محدودتر میکند. شاید شنیدید که برخی از واحدهای تولیدی، سفارشی کار میکنند! یعنی واحد تولیدی تعطیل است، به محض اینکه از یک فروشگاه بزرگ زنجیرهای، سفارشی دریافت میکند، عوامل تولید را فراخوانده، تولید میکند و مجدداً واحد را تعطیل میکند تا سفارش بعدی! این دقیقا ناشی از ناپایداری بازار برای تولید است.
https://t.center/maolad