از اینجا که منم.

خالی‌ام؛ اما تحمل چیزی را ندارم.
‏شوق چیزهایی را دارم؛ اما حوصله‌اش را نه.

این چنل واقعا متن‌های خیلی قشنگی داره. ✨

از غمگین‌ترین سمتت نزدیکت می‌شوند و از شکننده‌ترین سویت ترکت می‌کنند.

آغوش.

سرم را گذاشت رو شانه‌اش و دست‌هایم را
محکم گرفت و گفت: «من کنار تو هستم تا خستگی‌ها و غم‌هایت را با من تقسیم کنی.»

[در این خلوت غم
با کسم نیست سر گفت و شنود]
@mane_inja

نگاهش کرد و گفت:
زندگی همینطوری هم سخت بود عزیزِ من،
تو همه‌چیز را سخت‌تر از قبل کردی.

در نامه‌ی آخرش نوشت:
روزهای خوب بسیاری داشتیم که بابت همه‌شان ممنونم، اما فراموش نکن که در لحظات آخر چطور قلبم را شکستی و احساسم را نادیده گرفتی.

وسط خیابان وقتی اشک‌هایش جاری شده بود ایستاد و زیر لب تکرار کرد: «نترس، بهت قول میدم که تو می‌تونی طاقت بیاری.»

[تو دنیای سردم به تو فکر کردم]
@mane_inja

آدم‌ها دیر متوجه می‌شوند که چه چیزی را دارند از دست می‌دهند، و زمانی می‌فهمند
که خیلی دیر است.

«خستگیِ صورتش در مقابل خستگیِ روحش
هیچ نبود.»

دوست داشتن و دوست داشته شدن.

گفت:
زمانی که تمام صبر و تحملم تمام شده بود، دوباره برای تو صبر کردم و طاقت آوردم.

[اومدم غصه رو باور نکنم
شب نمی‌ذاشت:)]
@mane_inja

حقیرترین آدم‌ها کسانی هستند که فکر می‌کنند
با زخم زدن به دیگران، بزرگ و مفتخر می‌شوند.

گفت: «ما برای اندکی زندگی و شادی،
بسیار جنگیدیم.»