هفتهی کتاب در ایران
و مصیبتنامهای که ناخوانده ماندهاست!
🟢بخش دوم و پایانی
در مملکتی که اهل قلم و تولیدکنندگان کتاب از مولف و شاعر گرفته تا ناشر و کتابفروش، همه در معرض ورشکستگی و نابودی اند و کمتر کسی به تعداد کتابهای موجود در کتابخانهی شخصیاش میبالد، بدیهی است که اوضاع از آنچه هست بهتر نمیشود. به این واقعیت تلخ، باید این سوءتفاهم غمبار را نیز افزود که افراد گوشی بهدست و مجازیخوان با همین محتوای متورم و زردی که از طریق گروهها و صفحات سطحی دریافت میکنند، دچار توهم مطالعه و دانایی میشوند و بیش از پیش، اهمیت کتاب و کتابخوانی را به دست فراموشی میسپارند.
با این توصیفات و توجه به نکاتی که اهل دغدغه مطرح میکنند، این حکم قطعی را نمیتوان نگفته گذاشت که؛ جامعهی بیمطالعه و کشوری که در آن کتاب و اهل قلم و اندیشه، به هر دلیلی از شان شایسته برخوردار نباشند، نه روزگاری خوش دارد و نه آیندهای روشن. در گفتوگویی که دو روز پیشتر، راقم این سطور با یکی از دوستان شاعر داشت، موضوع محوری سخن، شکوهی طرفین از سطحیپسند شدن ذوق جامعه و ابتر ماندن تلاشهای جدی اهل ادب و تعداد قابل توجه کتابهای آمادهی چاپ اما فاقد امکان و اقبال نشر و همچنین زخمهای باقیمانده از چاپ کتابهای قبل و بدهکاری دایم نویسندگان بود. و پایانبخش گفتوگو این شد که: وقتی کتاب، برای خالقش جز بدهکاری و یاس ندارد، چه توقعی میتوان داشت از مردمی که فقر فکر و سفره، به آنان مجال تامل و تعمق و تحلیل جدی نمیدهد؟
بادا که اقلا در هفتهی کتاب و کتابخوانی، مدیران ارشد مملکت و بهویژه دستاندرکاران دولت جدید، در باب تنزل وحشتناک جایگاه کتاب و مولف و کتابخوان در ایران، بهطور جدی بیاندیشند، برای تجدید حیات این یار مهربانِ لاجان از طریق توزیع مسئولانهی بودجهها و یارانههای فرهنگی، چارهجویی کنند و فارغ از سلایق و مصالح ایدئولوژیک و تنگنظریهای سیاسی، با حمایت عملی از پدیدآورندگان کتاب، روحی دوباره در این کالبد یخزده بدمند. درمان این ناخوشی مزمن، در گرو این است که مدیران فرهنگی و اندیشمندان، دست در دست هم، مانع از دلسردی بیشتر نویسندگان، شعرا، پژوهشگران، ناشرین و کتابخوانان این سرزمین، نسبت به حال و آیندهی کتاب و کار خود شوند و صدالبته این توجه، در جوامع حاشیهای و مناطقی که به هزاران دلیل همواره از کتاب و مطالعه محروم بودهاند، اهمیت بیشتری دارد.
#سپاهی_لایین (کاوە زێدان)
https://t.center/maname49