هفتهی کتاب در ایران
و مصیبتنامهای که ناخوانده ماندهاست!
🟢بخش نخست
در کشورمان ایران، از ۲۴ آبان تا اول آذرماه، هفته کتاب و کتابخوانی نامیده میشود. این نامگذاری، از جمله بایستههای شایستهی ماست و بپذیریم که؛ «کتاب، یکی از بهترین ابزارها برای به کمال رساندن انسانهاست و کسی که در این دنیای پهناور و پیچیده زندگی میکند، نمیتواند با دنیای کتاب بیارتباط و نیازش را به این بال پرواز، منکر باشد.
با این وجود، جای خالی کتاب و کتابخوانی در جامعهی ما همیشه محسوس است و متاسفانه در سالهای اخیر، به دلیل نحیفشدن سالافزون توان معیشتی و معرفتی مردم، این جای خالی را بیش از پیش احساس میکنیم. شاهد این مدعا، کمشدن آشکار سرانهی مطالعهی ملی و خروج بیتعارف کتاب از سبد اولویت روزانهی خانوادههاست.
هرچند که خواندن کتاب به هر شکل، مطالعه محسوب میشود، اما منظور آرمانی از کتابخوانی، مطالعات آزاد و خواندن کتابهای کارآمدی است که سهم بسزایی در بالا بردن سطح آگاهی، دانش علمی و بینش فرهنگی یک جامعه دارند. بنابراین ناگزیریم بحث کتابخوانی عمیق و سوادآموزی ابتدایی را از هم تفکیک و موضوع مطالعات اجباری برای کسب نمره و مدرک را از کتابخوانی هدفمند و مسئولانه، جدا کنیم.
ناگفته پیداست که؛ بخش عمدهای از ساعات مطالعهی اقشار جامعهی ما، مرتبط با گروههای مختلف سنی درگیر سوادآموزی و مدرکاندوزی است. مطالعات افرادی که در مقاطع مختلف مشغول تحصیل اند را نباید با آمار کتابخوانی مرتبط دانست، چرا که شاخص میزان کتابخوانی و میزان سوادآموزی در تمامی کشورهای جهان دو امر مجزا است.
در کشور ما، متأسفانه هیچوقت آمار دقیق و رسمی از سوی مرکز آمار در مورد میزان کتابخوانی و یا نرخ مطالعه در ایران منتشر نشده است. طی سالهای اخیر اعداد و ارقام متفاوتی از سوی نهادهای مربوط مثل اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی، شورای عالی انقلاب و کتابخانه ملی در خصوص میزان مطالعه در ایران ارائه شده است که عموما آمارهایی ضد و نقیض است؛ آمار ضدونقیضی که در آنها سرانه مطالعه هر ایرانی بین ۲ تا ۷۰ دقیقه در روز متغیر است و متأسفانه همین آمارهای ضدونقیض، اعتبار این محاسبات را زیر سؤال میبرد. آمارهایی که نشان میدهد در خوشبینانهترین حالت -نزدیک به محال- سرانه مطالعه هر ایرانی ۷۰ دقیقه است و در بدبینانهترین حالت ۲ دقیقه. باید این واقعیت را پذیرفت که متأسفانه فرهنگ کتابخوانی در وضعیت فعلی ایران وجود ندارد و تنها اقشار خاص جامعه، مطابق با سلیقه خود و اغلب نیاز تحصیلی خود کتاب میخوانند. این در حالی است که آمار سرانه مطالعه در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه بسیار بیشتر از این است. منتقدان کتابنخوانی ایرانیان از آمار ۹۰ دقیقه مطالعه در ژاپن و انگلیس و ۵۵ دقیقه در مالزی و ترکیه سخن میگویند و این البته باید ما را بیش از همیشه متوجه فرق و فاصلههای نگرانکننده کند.
در این میان، همچنان که گروهی فواید کتابخوانی را برمیشمرند، گروهی دیگر پایین بودن سرانه مطالعه در ایران را در مقایسه با دیگر کشورها یادآور میشوند و دلایل و عواملی مانند گرانی کتاب، مشغله افراد و توسعه فضای مجازی را در ایجاد این اختلاف ذکر میکنند، غافل از اینکه در کشورهای دیگر کتاب از این گرانتر و ساعات کار مفید افراد از این بیشتر است و توسعه فضای مجازی نیز رشد بیشتری نسبت به کشور ما داشته است. پس باید دلیل را در جاهای دیگری جست که شاید مهمترینش، واقعیت تلخ ارزشزدایی از دانایی و خردورزی است. در جامعهای که دانایی، واجد امتیاز و بهایی نباشد و حتی مخل امنیت فردی نیز تلقی شود و کیفیت ترقیات معیشتی و موقعیتی، هیچ ربط معنیداری با میزان آگاهی و دانش افراد نداشتهباشد و از این بدتر، اهل قلم و کتاب، آشکارا در زمرهی مطرودین حاکمیت و بالطبع در شمار فقرای اجتماع و آسیبپذیران مادی و معنوی آن محسوب شوند، چه انتظار و توقعی میتوان از مردم برای مطالعهی بیشتر داشت؟
#سپاهی_لایین (کاوە زێدان)
https://t.center/maname49