View in Telegram
🔸 روند درمان یا بخشی از فرآیند مردن / مروری بر یادداشت‌های مرحوم مسعود دیانی درباره فرآیند معالجه سرطان در پزشکی مدرن (۱) 🔹 به مناسبت سالگرد فوت حجت‌الاسلام مسعود دیانی، دین‌پژوه و مجری برنامه تلویزیونی «سوره»، بد نیست مروری کنیم بر بخشی از یادداشت‌های او که فرآیند معالجه سرطان در پزشکی مدرن را از دید خودش به عنوان یک فرد مبتلا با قلمی زیبا و خواندنی شرح می‌داد: 💬 پت‌اسکن‌ محیط غریبی داشت. شبیه به یک بازداشتگاه امنیتی بود، منتها بازداشتگاه امنیتی آدم‌های مهم. همه چیز تر و تمیز. شیک. جنس عالی و البته دور از مداخله‌ی انسانی تحت نظر. از درب ورودی تحویلت می‌گرفتند. با یک راهنما راه را طی می‌کردی. ماده‌ی رادیواکتیو را داخل بدنت تزریق می‌کردند. 💬 از این لحظه به بعد موجود خطرناکی می‌شدی. به اتاقی با درهای برقی راهنمایی می‌شدی. یک‌ساعتی باید آنجا می‌خوابیدی با دوربین مداربسته دیده می‌شدی. با آیفون هم دستورات لازم داده می‌شد. باید یک بطری آب‌معدنی را در این فاصله می‌خوردی. با اعلام پنج دقیقه‌ی پایانی مثانه را خالی خالی می‌کردی. و منتظر فرمان بعدی می‌ماندی. 💬 دستور داده شد. بلندگو صدایم کرد و به اتاق فراخوانده شدم. دستگاه میان سالنی بزرگ و خالی به چشم می‌آمد. شبیه به یک دستمال توالت خیلی خیلی بزرگ بود که تو را درون خودش می‌کشید. روی تخت که نشستم بطری آب معدنی دیگری دستم دادند و گفتند همه‌اش را یکجا و سریع سر بکشم. باید معده‌ام پر آب می‌شد. صدا روی اهمیت سرعت تاکید می‌کرد. می گفت دارو آماده است و همه‌چیز زود باید انجام شود. 💬 روی تخت دراز کشیدم. صدا گفت دستهایم را از دو طرف بالای سرم بکشم. گفت بیست دقیقه باید بی‌هیچ حرکتی همین‌طور درازکش بمانم. ای وای. این شدنی نبود. در شانه‌ی چپم ماه‌ها درد وحشتناک داشتم و تازه درش کورتن تزریق کرده بودم. صدا گفت چاره‌ای نیست. او هم گفت تحمل کنم. مثل همه‌ی صداهای این چندروزها. 💬 این دستگاه‌ مرموز را اولین بار در فیلم «از کرخه تا راین» دیده بودم. آنجا که سعید قصه در این تونل هولناک خاطرات جنون‌زده‌ی روزهای جنگ را به یاد می‌آورد. حالا من بودم و در عرض یک ماه برای سومین بار عبور از این تونل‌ها. این‌بار کمی مخوف‌تر، سردتر، طولانی‌تر و خسته‌کننده‌تر. 💬 شاید این را پزشک‌ها نمی‌دانستند. اطرافیان هم نمی‌فهمیدند. اما واقعیت ماجرا این بود که بدون انسان، با تبدیل بیمار به موضوع بی‌اختیار آزمایش، با این دستگاه‌های هولناک که دور آدم کلاف‌‌های مغناطیسی می‌پیچند، با آن دوربین‌ها و سنسورهای بی‌روح که برایشان فرقی نمی‌کند پراکندگی و حجم سلول‌‌های سرطانی بالا باشد یا پایین، با تبدیل انسان به ماده‌ی شیمیایی، به عدد و خیلی چیزهای دیگر که جان نوشتنش را ندارم، این اتفاقات در نگاه بیمار روند درمانی دانسته نمی‌شد. در نگاه بیمار، این بخشی از فرایند مردن بود. 📝 جهت مطالعه تمامی یادداشت‌های مرحوم مسعود دیانی می‌توانید به کانال تلگرام یا اینستاگرام وی مراجعه کنید. 🔗 @MakaaTeb
Telegram Center
Telegram Center
Channel