View in Telegram
#بریده_کتاب 🟣پاسداری از اخلاق , هدف حکومت علوی 🏷 بعضی از اصول را ما می بینیم از پیغمبر تا امام عسكری همه آن را طرد كرده اند؛ می فهمیم كه اینها معیارهای قطعی و جزمی است كه در همه ی شرایط باید نفی بشود. آنهایی كه می گویند اخلاق مطلقاً نسبی است، ما از آنها سؤال می كنیم: مثلاً یكی از معیارها كه افراد در سیره هاشان ممكن است به كار ببرند همان اصل غدر و خیانت است. 🏷 اكثریت قریب به اتفاق سیاستمداران جهان از اصل غدر و خیانت برای مقصد و مقصود خودشان استفاده می كنند. بعضی تمام سیاستشان بر اساس غدر و خیانت است و بعضی لااقل جایی از آن استفاده می كنند؛ یعنی می گویند در سیاست، اخلاق معنی ندارد، باید آن را رها كرد. 🏷 یك مرد سیاسی قول می دهد، پیمان می بندد، سوگند می خورد ولی تا وقتی پایبند به قول و پیمان و سوگند خودش هست كه منافعش اقتضا كند؛ همین قدر كه منافع در یك طرف قرار گرفت، پیمان در طرف دیگر، فوراً پیمانش را نقض می كند. 🏷چرچیل در آن كتابی كه در تاریخ جنگ بین الملل دوم نوشته است و یك وقت روزنامه های ایران منتشر می كردند و من مقداری از آن را خواندم، وقتی كه حمله متفقین به ایران را نقل می كند می گوید: «اگرچه ما با ایرانیها پیمان بسته بودیم، قرارداد داشتیم و طبق قرارداد نباید چنین كاری می كردیم» 🏷  بعد خودش به خودش جواب می دهد، می گوید: «ولی این معیارها: پیمان و وفای به پیمان، در مقیاسهای كوچك درست است، دو نفر وقتی با همدیگر قول و قرار می گذارند درست است؛ اما در سیاست، وقتی كه پای منافع یك ملت در میان می آید، این حرفها دیگر موهوم است. 🏷 من نمی توانستم از منافع بریتانیای كبیر به عنوان اینكه این كار ضد اخلاق است چشم بپوشم كه ما با یك كشور دیگر پیمان بسته ایم و نقض پیمان بر خلاف اصول انسانیت است. این حرفها اساساً در مقیاسهای كلی و در شعاعهای خیلی وسیع درست نیست» . 🏷  این همان اصل غدر و خیانت است، اصلی كه معاویه در سیاستش مطلقاً از آن پیروی می كرد. آنچه كه علی (ع) را از سیاستمداران دیگر جهان- البته به استثنای امثال پیغمبر اكرم- متمایز می كند این است كه او از اصل غدر و خیانت در روش پیروی نمی كند ولو به قیمت اینكه آنچه دارد و حتی خلافت از دستش برود. 🏷 چرا؟ چون می گوید اساساً من پاسدار این اصولم، فلسفه  خلافت من پاسداری این اصول انسانی است، پاسداری صداقت است، پاسداری امانت است، پاسداری وفاست، پاسداری درستی است، و من خلیفه ام برای اینها، آن وقت چطور ممكن است كه من اینها را فدای خلافت كنم؟ ! 🏷نه تنها خودش چنین است، در فرمانی كه به مالك اشتر نوشته است نیز به این فلسفه تصریح می كند. به مالك اشتر می گوید: مالك! با هر كسی پیمان بستی ولو با كافر حربی، مبادا پیمان خودت را نقض كنی. مادامی كه آنها سر پیمان خودشان هستند، تو نیز باش. البته وقتی آنها نقض كردند دیگر پیمانی وجود ندارد. 🏷  قرآن هم می گوید: «فَمَا اِسْتَقامُوا لَكُمْ فَاسْتَقِیمُوا لَهُمْ» . در مورد مشركین و بت پرست هاست كه با پیغمبر پیمان بسته بودند: مادامی كه آنها به عهد خودشان وفادار هستند، شما هم وفادار باشید و آن را نشكنید. اما اگر آنها شكستند، شما نیز بشكنید . 🏷  می فرماید: مالك! هرگز عهد و پیمانی را كه می بندی، با هر كه باشد، با دشمن خونی خودت، با كفار، با مشركین، با دشمنان اسلام، آن را نقض نكن. بعد تصریح می كند، می فرماید: برای اینكه اصلاً زندگی بشر بر اساس اینهاست؛ اگر اینها شكسته بشود و محترم شناخته نشود دیگر چیزی باقی نمی ماند. متأسفم كه عین عبارات را حفظ نیستم والاّ به قدری علی این مطلب را زیبا بیان می كند كه دیگر از این بهتر نمی شود بیان كرد. منبع : ر.ک. مطهری , سیری در سیره نبوی, ص٩٢_٩٤ 🌐https://t.center/majmaqomh
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Find friends or serious relationships easily