#یادداشت_1
کیوان حسین وند
25 اسفند 1400
هنری سایمونز در کتاب "سیاست اقتصادی برای یک جامعه آزاد (۱۹۴۸)" در مورد بینش خاص اسمیت و بنتام اینگونه مینویسد که: «قدرت سیاسی و اقتصادی باید در جهانی که آزاد خواهد بود بطور گستردهای توزیع و تمرکززدایی شود و کنترل اقتصادی بدین منظور باید عمدتا از دولت جدا و از طریق فرایندی همکارانه که شرکت کنندگان آن کوچک و ناشناس اند، اعمال شود.» (۱)
واضحا چنین بینشی دو نتیجه دارد:
اول کاهش نقش دولت به مثابه یک مرکزیت قدرت. دوم کاهش انحصارات به مثابه یک مانع توزیع و رقابت و مرکزیت قدرت و ثروت.
در حال حاضر عمدتا مورد اول توجه میشود تا مورد دوم درحالی که مورد دوم هم نوعی تمرکز ثروت و قدرت است که «اگر دولت برای برقراری تعادل بین درآمد و ثروت پا به میان نگذارد، سرمایه داری بازار آزاد به یک سرمایه داری رفاقتی و اشرافی (۲) بدل میشود که نه کاراست و نه عادلانه.» (۳)
این حد از دخالت دولت (کاهش شکاف درآمدی و ایجاد رقابت) با وجود رعایت اصل عدم دخالت، در اندیشه سایمونز از نگاه هربرت اشتاین اینگونه تبیین میشود:
«سایمونز تقسیم کاری بین دولت و بازار را تجسم کرده بود. بازار قرار بود تعیین کند چه چیزهایی باید و چگونه و برای چه کسی تولید شوند. دولت نیز قرار بود مسئول حفظ ثبات کلی، رقابتی نگاه داشتن بازار و اجتناب از افراط ها در توزیع درآمد باشد.» (۴)
1. منبع اصلی (ترجمه از کتاب شیکاگونومیکس برداشته شده):
Economic Policy for a Free Society, Henry C. Simons, Chicago, University of Chicago Press, 1948, p. 105.
2. Crony and Plutocratic Capitalism
3. شیکاگونومیکس، لنی ایبنشتاین، محمدرضا فرهادی پور، تهران، نشر روزنه، ۱۳۹۹، صفحه ۱۳۰.
4. منبع اصلی (ترجمه از کتاب شیکاگونومیکس برداشته شده):
On the Other Hand: Essays on Economics, Economists, and Politics, Herbert Stein, Washington, DC, American Enterprise Institude, 1995, p. 240.
#دولت #مالیات #توزیع_درآمد
@love_to_economics