مامان دیشب میگفت: آدما بیتوجهی میبینن که خیانت میکنن. سکوت کردم. دلم میخواست بگم نه مامان. قصه یه چیزِ دیگهست. من آدمایِ زیادی رو دیدم که چیزی از توجه کم نذاشتن، اما بهشون خیانت شده. داستان اینه که وقتی تموم دنیا داره با سرعت به سمتِ جدید و جدیدتر میره، آدما نمیتونن پای تکرار همدیگه بمونن. تکرار محبتهای هم، تکرار لبخندهای هم، تکرار بیحوصلگیهای هم و تکرار روزمرگیهای هم. و اگه چیزی بتونه تو رو پای تکرارهای یهنفر نگه داره، شاید بشه اسمشو وفاداری گذاشت.