میدونی؟ نبودنت دیگه سخت نیست، اذیتم نمیکنه، راستش عادت کردم به جای خالیت، دیگه حتی خودتم نمیتونی پرش کنی، با رفتنت لبخندمو ازم گرفتی، خیلی وقته که از ته دلم نخندیدم، البته قبلش هم آدم شادی نبودم ولی وجود تو بهم انگیزه میداد، ولی حالا یه بخشی از من بعد تو از بین رفته، قبلا وقتی برای تو میخاستم چیزی بنویسم خیلی راحتتر بودم، اما الان دیگه باید خیلی فکر کنم. الان دیگه فقط امیدوارم تو زیاد بخندی.
امروز که داشتم تو خیابون قدم میزدم، به این فکر می کردم که چقدر خستهام. از اینکه اولویت آخر همه بودم و همیشه یه جایگزین داشتم، از اینکه هیچوقت هیچکس منو جدی نگرفت، از اینکه هیچوقت بهم دوست داشتن حقیقی ای نرسید و هرچی که بود فقط یه تظاهر تخمی از اطرافیان بود، از گریههای یواشکی تو کنج اتاقم، به خودم میگفتم که یه موجود اضافیام، میگفتم به درد هیچ چیزی نمیخورم، خودمو با قدمهای نا امید تو کوچههای سرد سرزنش میکردم و نا امیدتر میشدم، اونقدر راه رفتم که کف پاهام بی حس شد و در آخر به این نتیجه رسیدم که گاهی اوقات همه ما ادما به نا امیدی میرسیم، و گاهی هزارتا بهونه واسه ناراحتی پیدا میکنیم، و این عیبی نداره، اینم جزوی از زندگیمونه.
تو انیمیشن ماداگاسکار یه پنگوئن بود کل زندگیش رو داده بود دندون طلا ساخته بود بتونه سیب بخوره بعدش فهمیده بود سیب دوست نداره. این فکر دیوونم میکنه که نکنه کل تلاشهایی که تو زندگیم کردم مثل این پنگوئن بیمعنی باشه و بعدش بفهمم که اون مورد اصلا ارزش تلاش کردن نداشت.
نوشته هامو دوست دارم. همشون از ته وجودم میان. از اونجایی که جرات نمیکنم جلوی کسی پرده ازش بردارم. برای همینم هست که اینجارو دوست دارم. میتونم بگم، از احساساتم، از خودم، از حقیقت.
تو وقتی حس میکنی داری از دستش میدی شروع میکنی به تقلا، شروع میکنی به دست و پا زدن و جمع کردن ریخت و پاش هایی که طی اون مدت کردی. شروع میکنی به شنیدن صدایی که تو اون مدت وانمود می کردی نمی شنوی، شروع میکنی به ترسیدن. ترس از دست دادن سخته نه؟ پس باید بیشتر مراقبت میکردی از چیزی که برات ارزشمند بود. اما تو چیکار کردی؟ نادیده اش گرفتی. چون فکر میکردی هرگز تموم نمیشه، هرگز از دستش نمیدی و همیشه با توعه و همینم باعث شد مثل یه لباس بندازیش گوشه کمدت و اجازه دادی خاک بخوره. حالا چی؟ درکش میکنی؟ تلخی اون لحظه ای رو که مدت هاست اونو باهاش آشنا کردی رو حس میکنی؟ آتیشی که واست درست کرده چطوره؟ داری میسوزی نه؟ خوبه. بسوز و بمیر.