#رباعیخوانی@literature9•
[این رباعیها پیشکش میشود به همۀ ستمدیدگان و رنجکشیدگان و حرمانچشیدگانِ ایران عزیز؛ خاصه کارگرانِ آبرومندِ سرزمینم.]
•
#دیروز_امروز_فرداامروز اگرچه خسته، خندان آمد
امروز پدر، دوباره با نان آمد
امروز پدر، دوباره...
امروز پدر...
امروز پدر، دوباره... باران آمد...
•
#پدرانهیک روزِ تمام، دربهدر بود پدر
شب بود و دوباره پشتِ در بود پدر
یکذرّه مهم نبود دستش خالیست
یک چیز مهم بود: پدر بود پدر
•
#درد_مشترکانگار که او هم آن میان، تنها بود
هرچند که تازه؛ همچنان تنها بود
امشب دیدم که ما و نان، همدردیم
در سفرۀ ما، دوباره نان، تنها بود
•
#خبر_فورییک جملۀ مختصر ندارد «اخبار»
نه... غصۀ کارگر ندارد «اخبار»
امشب همۀ رسانهها را گشتم
از حالِ پدر، خبر ندارد «اخبار»
•
#از_سقف_تا_ذیلباران! تو بگو، صدای تو خوبتر است
لطفاً به خدا بگو که چشمش به در است
از سقف چکیدی، پدرم را دیدی
این قصۀ روزگار یک کارگر است
•
#کوه_و_کمرخواب است که در چشمِ تَرش میشکند
از بس سرِ کار است، سرش میشکند
حاشا دیگر پدر، کمر راست کند
کوهیست که آخر، کمرش میشکند
•
•
#بفرما_بالا!
با سفلگیِ زمانه، بالا رفتهاست
هر بار به یک بهانه بالا رفتهاست
آمد پایین حضرتِ صاحبخانه
فرمود: اجارهخانه بالا رفتهاست
•
#وضع_بیوجودگفت: «اهلِ صلاح، مردمآزارانند»
فرمود: «مقدّمان، رباخوارانند»
وی ضمنِ اشارهای به وضعِ موجود
افزود: «بَرَندگان، دغلکارانند»
•
•
#چارانههای_بهناچاری#کارگر #فقر #غنا#هفتهنامه_کرگدن#مجتبی_احمدی•
[منتشرشده در مجلۀ «کرگدن»، شمارۀ نودوپنج و نودوشش، بیستوهفتمِ شهریورِ نودوهفت]
•