ترجمه متن بالا ☝️☝️☝️:
زمانی که دو ساله بودم پدرم ما را ترک کرد و مادرم به تنهایی مرا بزرگ کرد. او مجبور بود تا کار کند و با شرایط سخت بجنگد تا بتواند از پس هزینه ها برآید. بنابراین نمیتوانست چیزهایی به ما بدهد که بچههای دیگر داشتند. مواقعی در زندگیم بود که من نبود پدر را حس میکردم. زمانهایی در زندگیم بود که احساس تنهایی میکردم و احساس میکردم که هیچ وقت شرایط درست نمیشود. به همین دلایل آنطور که میباید در مدرسه بر درسم تمرکز نداشتم و کارهایی میکردم که امروز به آنها افتخار نمیکنم. مشکلاتم بیشتر از چیزی بود که انتظار میرفت. اما من خوش شانس بودم. به من شانسهای مجدد داده شد. این فرصت برایم پیش آمد تا به کالج و دانشکده حقوق بروم تا رویاهایم را دنبال کنم. هیچ بهانهای برای تلاش نکردن وجود ندارد. جایگاه امروز شما تعیین کننده سرنوشت شما نیست. هیچکس سرنوشت شما را تعیین نکرده است. شما آینده خود را میسازید. اما از شما می خواهم هر چیزی را که تصمیم به انجامش گرفتهاید به آن متعهد باشید و واقعاً در آن مسیر تلاش کنید.