View in Telegram
تنهایی دکتر عبدالرضا رادفر، شاعر و نویسنده برجسته دیار عزیزمان، کرماشان پس از مطالعه یادداشت "وقتی تازیانه تبعیض جسم و جان را می‌آزارد"  یکی از غزلهای خود را به پیوست کامنتی محبت‌آمیز برای نگارنده ارسال کردند. ضمن سپاس فراوان و به پاس مهر و دغدغه ایشان، این غزل تقدیم خوانندگان گرامی می‌شود.   درود و مهر .عرض ادب و احترام وتعظیم به محضر تلاش وراهگشایی و دغدغه های ارجمندتان به ویژه نشر آگاهی‌گسترتان در کانال کردستان نامه و سپاس از شما؛ کوشش آن حقگزاران یاد باد .استاد عزیز این غزل سالها پیشم را مناسب آخرین پستتان در ارتباط با جد اعلای خود روانشاد ماموستا قسیم دیدم .خواستم شما را شریک کرده باشم. تنهایی دردِ من از تنهاییِ انسانِ تنها با خودش؛ تنهاست پیداست از جمعِ پریشانش که حتّا با خودش؛ تنهاست انبوهی از ایمان و شک؛ رنج و تحمّل های جنگ و صلح در باور و تردید و احساسش به فردا ؛ با خودش ؛ تنهاست میراث دارِ عشق و شکّی مبتلای جمع و تفریق است چون می کند هرچیز را از عشق منها ؛ با خودش؛ تنهاست شاید که ؛ اقرارِ لطیفِ باد و باران ؛ بی تامّل نیست می گوید:< انسانِ غریقِ موج ِاشیا باخودش ؛ تنهاست دستش به سیب و سبزه و آیینه ی سفره چه دوراست آه   او ماهیِ سرخی اسیرِ تُنگ غمها؛ با خودش ؛ تنهاست.> انسانِ بی فردا ؛ فقط در شیئِ پیرامونِ خود جاریست و بی سبب؛ پیوسته در گردابِ دنیا با خودش؛ تنهاست . عبدالرضا رادفر کرمانشاهی ( آرام ) https://t.center/radfr @kurdistanname
Telegram Center
Telegram Center
Channel