روز دوم بوت کمپ،یکی از بچهها که کافه داشت میگفت اقای نوری-منتور کوچ من هستن اتفاقا- صبح به صبح میاد کافهم،یا کتاب میاره یا پادکست و ویسها رو پلی میکنه میگه مرتضی بیا یه ساعت اول صبحمون رو با قهوه و اینا شروع کنیم !
بعد من خیلی جدی پرسیدم داره شوخی میکنه یا واقعی میگه؟!
و باز با خودم فکر کردم وا مگه میشه؟اسکل مسکلی چیزی هستین صبحها؟یا ما رو اسکل فرض کردید🙂↔️
حالا امروز اتفاقی استوری مرتضی رو دیدم که اینو گذاشته بود و جدی اینطوری بودم که عه وا :))
اسکل منم