🍃🍃امیرهوشنگ
ابتهاج متخلص به سایه، شاعر و پژوهشگر سرشناس ایرانی درگذشت.
یلدا
ابتهاج، دختر این شاعر، در صفحه اینستاگرام خود در ساعات بامداد امروز چهارشنبه ۱۹ مرداد این خبر را تائید کرد. سایه از بزرگترین غزلسرایان شعر معاصر ایران بود
. آثار ادبی وی هم در غزلسرایی و هم در شعر نو از بهترین اشعار زبان فارسی است. گرچه جسم او از میان ما پر گرفت و روی در نقاب خاک کشید، بیشک نام او در تاریخ شعر و هنر این سرزمین بهیادگار خواهد ماند.
"اتحاد بازنشستگان "مرگ این شاعر بزرگ و متعهد به آرمانهای والای بشری را به تمامی هنردوستان این سرزمین تسلیت میگوید.
قطعه شعر " زندگی " سروده
#هوشنگ_ابتهاج (
#ه_ا_سایه )
چه فکر میکنی؟
که بادبان شکسته
زورق به گل نشستهایست زندگی؟
در این خراب ریخته، که رنگ عافیت از او گریخته
به بن رسیده، راه بستهایست زندگی؟
چه سهمناک بود سیل حادثه
که همچو اژدها دهان گشود
زمین و آسمان ز هم گسیخت
ستاره خوشه خوشه ریخت
و آفتاب در کبود درههای آب غرق شد.
هوا بد است
تو با کدام باد میروی؟
چه ابر تیرهای گرفته سینه تو را
که با هزار سال بارش شبانهروز هم
دل تو وانمیشود
تو از هزارههای دور آمدی
در این درازنای خون فشان
به هر قدم، نشان نقش پای توست
در این درشناک دیولاخ،
ز هر طرف طنین گامهای رهگشای توست
بلند و پست این گشاده دامگاه ننگ و نام
به خون نوشته نامه وفای توست
به گوش بیستون هنوز
صدای تیشههای توست
چه تازیانهها که با تن تو
تاب عشق آزمود
چه دارها کز تو گشت سربلند
زهی شکوه قامت بلند عشق
که استوار ماند در هجوم هر گزند
نگاه کن
هنوز آن بلند دور
آن سپیده
آن شکوفهزار انفجار نور
کهربای آرزوست
سپیدهای که جان آدمی
همیشه در هوای اوست
به بوی یک نفس در آن زلال دم زدن
سزد اگر هزار بار بیافتی از نشیب راه
و باز رو نهی بدان فراز
چه فکر میکنی؟
جهان چو آبگینه شکستهایست
که سرو راست هم در آن شکسته مینمایدت
چنان نشسته کوه
در کمین درههای این غروب تنگ
که راه، بسته مینمایدت
زمان بیکرانه را، تو با شمار گام عمر ما مسنج
به پای او دمیست، این درنگ درد و رنج
بسان رود
که در نشیب دره سر به سنگ میزند
رونده باش
امید هیچ معجزی ز مرده نیست
زنده باش!
اتحاد بازنشستگان
@etehad_bazn