مشاوره و تربیت کودک و نوجوان

#فرزندپروری

ظرف غُر💥
#قسمت_سوم

☝️مهمه که چه ظرفی رو برای ارتباطمون با بقیه انتخاب می کنیم

کلام مون رو توی چه ظرفی میریزیم و به طرف مقابل ارائه میکنیم.

👈شما اگر بهترین حرف ها و دلسوزانه ترین نصیحت ها رو

توی یک ظرف کثیف مثل #ظرف_غر_زدن بریزید

طرف مقابل اونو از شما نمی پذیره.

🔻همونطور که خود شما گواراترین آب رو
اگه توی یک ظرف کثیف و آلوده ریخته بشه نمی خورید... 😐



@kodaknojavan🌿🌷

👈 #پاسخ_مشاور👇

#قسمت_سوم

👈اگه چیزهایی رو پرت کرد مثل کنترل تلویزیون که نباید پرت کنه،
با آرامش بهش بگید که نه نباید اینکارو بکنه و بجاش میتونه توپ رو پرت کنه.

و بهش توپ بدید تا پرت کنه.

بعد از پرت کردن وسایلش شما براش جمع نکنید و بهش بگید که وسایل رو جمع کنه.

البته با کمک همدیگه.

‼️اگه از روی پرخاشگری و عصبانیت به سمت کودک و یا دیگران پرتاب میکنه

👈در وهله اول بهش توجه نکنید.

چون متوجه میشه با پرتاب کردن میتونه توجه شما رو جلب کند.

👈اما در دفعات بعدی به او بگویید کارت اشتباه بود.

این کاری که کردی درد داشت.

و با دور کردنش از محیط بازی به او اجازه فکر کردن در مورد کار اشتباهش رو بهش میدید.

و اگه هر بار که این کار رو تکرار کرد و با این برخورد شما مواجه شد یاد میگیره که کارش درست نیست.

تنبیه او طولانی مدت نباشه چون در اینصورت اثر کارایی ندارد.

👈بعد از تنبیه بهش بگید تو که بچه ی خوبی هستی چرا اینکار رو کردی!

✍یادتون باشه در هنگام تنبیه نباید لحن عصبانی داشته باشید.
لحن و تن صداتون باید جدی باشه اما عصبانی نه.
موفق باشید.


👈 #پرسش_و_پاسخ👉
#روزهای_زوج

◀️نوبت مشاوره↙️
@Yafater14

📘✍📘✍📘✍

@kodaknojavan 🌿🌹

🌸🍃🌸🍃

#کودک_لجباز
#مادر_عصبانی
#مادرانه_نوشت
#قسمت_سوم

🔹 کودکِ لجباز، مادرِ عصبانی!

از حس جاندارپنداری بچه ها استفاده کردید یا نه؟🤔

در قسمت های قبل گفتیم یکی از پرکاربردترین روش های جایگزین برای امر و نهی مستقیم و دستور دادن به بچه ها؛ استفاده از حس جاندارپنداری اوناست و اینکه ما به جای هر چیزی حرف بزنیم و خواسته هامون رو از طرف اشیا و چیزهای دیگه بگیم.

* حالا شما میدونید چرا حرف شنوی بچه ها از اسباب بازی ها و وسیله هاشون بیشتر از حرف شنوی اونا از خودِ ماست؟ * 🤔

به نظر میاد علتش این باشه که بچه ها توی هفت سال اول فرمانروا هستن و بهتره تا جایی که میشه به طور مستقیم بهشون دستور ندیم



@kodaknojavan 🌿🌹

🌸🍃〰🌸🍃〰🌸🍃〰🌸🍃

#قصه_متنی ‍
دشمن در شهر #مورچه‌ها 🐜 🐜
#قسمت_سوم

زنبور قرمز که دید زورش به آنها نمی رسد، از همان راهی که آمده بود برگشت و پرید و فرار کرد.مورچه های سالم به کمک مورچه های زخمی آمدند و آنها را به بیمارستان رساندند.بعد از آن هم، با کمک همدیگر دروازه و دالانی را که زنبور قرمز خراب کرده بود،تعمیرکردند و ساختند.

زنبور قرمز که خیال می کرد مورچه ها موجودات ضعیف و ناتوانی هستند، وقتی اتحاد و همکاری آنها را دید، فهمید که اشتباه کرده است. او فهمید که وقتی مورچه های کوچک با یکدیگر همکاری می کنند، قدرتشان زیاد می شود و می توانند دشمنانشان را شکست بدهند.

زنبور قرمز با خودش گفت:« این مورچه ها مرا خیلی زود از شهرشان بیرون کردند.شاید اگر به جای من یک شیر هم وارد لانه می شد، آنها همین بلا را به سرش می آوردند و شکستش می دادند


@kodaknojavan 🌿🌹