🚩🚨 #کالای «نیروی کار»
▫️ پالایش گفتمان نقد – یادداشت ششم
🖌 #کمال_خسروی۸ دسامبر ۲۰۲۰
★ مقولهی «نیروی کار» در دستگاه مفهومی نظریهی ارزش مارکس تعریفی دقیق و معین و نقشی کلیدی دارد. بر اساس تعریف این مقوله میتوان نظریهی ارزش مارکس را از «علم اقتصاد» یا گفتمان ایدئولوژیک بورژوایی و از همهی دستگاههای مفهومیِ دیگری که پیش و پس از مارکس داعیهی طرح نظریهای برای ساز و کار تولید و بازتولید سرمایهدارانه را داشتهاند و دارند، متمایز کرد. هرچند تعریف دقیق و تعیین جایگاه این مقوله در نظریهی ارزش مارکس بهخودیِخود کار چندان دشواری نیست، اما شاخصکردن آن در گفتمان غالب و رایج باصطلاح «اقتصادی» و علوم اجتماعی/تاریخی و گشودن راهی برای برجستهکردن و شناساندن آن، با دو سد بزرگ روبروست: نخست عامیت گریزناپذیرِ این اصطلاح و گسترهی وسیعِ معناییاش؛ و دوم قدرت انکارناپذیر ایدئولوژی بورژوایی و گفتمان باصطلاح «علمی» با اتکا به عظیمترین نهادهای آکادمیک در غالبنگهداشتنِ درک و دریافتی
#غیرمارکسی. عامل نخست، یعنی حوزهی شمول گریزناپذیر این اصطلاح، یکی از بهترین و مؤثرترین جنگافزارها در زرادخانهی ایدئولوژی بورژوایی است، زیرا هر اندازه این اصطلاح نادقیقتر و «انعطافپذیرتر» باشد، غالبکردن معنایی غیرمارکسی بر اذهان پژوهندگان و پژوهشگران آسانتر است؛ و هر اندازه باصطلاح «اقتصاددانان» و استادان و دانشوران این حوزه از علم ــ چه با گرایشهایی محافظهکارانه و خدمتگزارانه به آستانِ نظم حاکم و چه با امیال باصطلاح رادیکال و نواندیشانه ــ در استفاده از این اصطلاح خواسته یا ناخواسته تسلیم گفتمان بورژوایی شوند، ایدئولوژی بورژوایی شاهدان بیشتری را برای کارکرد ایدئولوژیک علم یدک خواهد کشید.
دلیجان ایدئولوژی بورژوایی را همیشه استران ابتری نمیکشند که تازیانهی سورچی را پاداش رسالت خود تفسیر میکنند.
★ اصطلاح «نیروی کار» در نظریهی ارزش مارکس کوچکترین ربطی به این استفادهی عام، نامتمایز، مبهم و بههمریخته از آن ندارد، بلکه اولا: بهدقت و صراحت بر تمایز بین سه مقولهی «عامل کار»، «توانایی کار» و «کار» استوار است و ثانیاً فقط مقولهی «توانایی کار» است که بنا بر شروط مشخص و بسیار دقیق و تعریفشدهای، بهمثابه کالای «نیروی کار» وارد دستگاه مفهومی نظریهی ارزش مارکسی میشود. نیروی کار، توانایی انجام فعالیتی معین است؛ نه خودِ دستگاه و ارگانیسمی است که از این توانایی برخوردار است و نه خودِ آن فعالیت. آنچه سرمایه یا سرمایهدار میخرد، توانایی کار برای مصرف این توانایی و بکاربستنِ حاصل آن، یعنی کار است. سرمایه یا سرمایهدار، عامل یا حامل کار، یعنی انسان، را نمیخرد. همهی عبارتپردازیهای نادقیق و گاه رمانتیکی که از تعابیر تولید و بازتولید «نیروی کار» استفاده میکنند و منظورشان، خودِ انسانِ کارکن است، در معنای اکید و دقیق نظریه، کوچکترین ربطی به نظریهی ارزش مارکس ندارند.
★ ایدئولوژی بورژوایی، «علم اقتصاد» سرمایهداری و گفتمان رسانهایِ مشروعیتبخشنده به مناسبات تولید و بازتولید سرمایهدارانهی زندگی اجتماعی، اصطلاح «نیروی کار» را آگاهانه و عامدانه و اغلب به عمد عوامانه در معنایی مهآلود و فراتاریخی بهکار میبرد و با تکیه بر دستگاه عریض و طویل نهادهای ایدئولوژیکش، تدقیق این مقوله و تأکید بر دقت، تشخص و تاریخیت آن در دستگاه مفهومیِ نظریهی مارکس را به «راستآئینی» و «تعصب» متهم میکند...
🔹متن کاملِ بخش ششم از سلسله یادداشتهای «پالایش گفتمان نقد» را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-1RN#کمال_خسروی #مارکس#نیروی_کار #فدریچی #لبوویتز #نگری 🖋@naghdhttps://t.center/kkfsf