#نگاهی_کوتاه_به_رباعیهای_فضیلت_میرشکار درباره رباعی های بانو میرشکار، نکاتی را عرض میکنم.
یک. ضربه نهایی:
در رباعی اول، چهارم و ششم اوج این ضربه نهایی دیده میشود.
رباعی پنجم، نقطه ثقل رباعی در مصرع سوم است و اوج رباعی. سه مصرع دیگر در خدمت این معناست. هر چند که میخواسته اهمیت این همه شاهد را برجسته کند اما تکتیک
#برجسته_نمایی موفق از آب در نیامده است.
دو. انسجام درونی رباعی.
این ویژگی، گاهی به صورت صغرا، کبرا و نتیجه نمایان میشود، گاه با بسط معنا و گاه توصیف چند وصعیت به هم متصل.
این تکنیکهای انسجام درونی در این شش رباعی دیده میشود.
سه. تکنیک اجرا:
کلمات تکراری خدمتی به شعر نمیکنند فرصت بیان در رباعی محدود است و نمیتوانیم یک مصرع را دو یه کلمه هم معنی هم بیاوریم. "بی حرف و حدیث و شک و شبه" = محکم. همه اینها یک معنا دارد. تصویرسازی میتوانست بکند و در کنار ساده گویی عمق به معنا و تصویر ببخشد.
از سینه و آن راز مگویت به همین منوال
#من عابر این خاطر ویران
#هستمچهار:مضمون
رباعی شش دو مصرع اولش، کلیشه است. و مصرع اول در خدمت شعر نیست.
وقتی با کلیشه مواجه ایم، باید نوسازی مضمون کرد تا تازگی به شعر افزوده بشود. ضربه نهایی در مصرغ اخر هست اما این تازگی بیشتر نیاز دارد.
ارادتمند:
#علی_گل_گلاب@khayamsora ❤خیام سرا
❤