بخش سه (از سه) هنگامی که به خانه میرسند ناگهان یکی از مسافران نوجوان متوجه میشود مادرش در بین افراد حضور ندارد، امیر و پیمان مانع برگشتن نوجوان به سمت جاده میشوند و خودشان دوباره از راهی که آمدهاند به دنبال مادر سالخورده برمیگردند که خوشبختانه در فاصله حدوداً ۲۰۰ متری روستا متوجه تودهای برف که تکهای پارچه(شال) کنار آن توسط باد بشدت در حال تکان خوردن است میشوند، وی را در حال مدفون شدن توسط برف پیدا میکنند و او را نیز به نوبت کول میگیرند و به خانه میرسانند.
همسر امیر به اتفاق یکی دو نفر از خانمهای فامیل و همسایه با فراهم کردن تشت آب ولرم و... مشغول رسیدگی به زنان و بچهها و تهیه خوراک میشوند. پیمان و بقیه نیز به اتفاق چند نفر از بستگان مشغول رسیدگی به مسافران مرد میشوند و یکی از آنان که دچار سرمازدگی(یخ زدگی از ناحیه دست و صورت و افت شدید دمای بدن) شده را درون کیسه خواب و در اتاقی گرم مستقر میکنند.
سرنشینان چندین خودرو(حدود ۶۰ الئ ۷۰ نفر) که پایینتر از محل قرارگیری مینیبوسها و در نزدیکی کوره آهکپزی مرحوم «کریم ویسی» در فاصله تقریبی ۱۵۰ متری از جاده و یک کیلومتری شرق بنچله گرفتار کولاک شده بودند خوشبختانه به موقع خود را به کوره میرسانند و توسط نگهبان سالخورده کوره که اتفاقا روز قبل مقادیری نان و آذوقه بدستش رسیده بود، به اتاقهای موجود راهنمایی و مورد پذیرایی قرار میگیرند.
برادران تنهایی و حیرانی همان شب لیست اسامی ۴۷ نفر نجات یافته مستقر در خانه امیر که از اهالی شهرها و استانهای مختلف هستند را یادداشت و در اختیار متصدی دفتر مخابرات روستا میگذارند تا در صورت دریافت هرگونه تماس از طرف خانوادههای نگران، آنان را از زنده بودن عزیزانشان مطلع کنند.
راننده یک کامیون نیز که خوشبختانه در فاصله کمتری با روستا گرفتار کولاک شده و به موقع اقدام به خروج از ماشین و راهی روستا میشود همان شب مهمان یکی از اهالی روستا میشود.
صبح زود(روز شنبه) که سایر اهالی روستا متوجه اوضاع وحشتناک دیشب و جابجایی (تقریباً) تمامی حجم برف جبهه جنوبی کوهستان شاهو به پائین دست میشوند سریعا راهی جاده میشوند و قبل از رسیدن نیروهای امدادی با وسیله بیل و میل دیپ یک تانکر سوخترسان گرفتار در کولاک(میلهای فلزی به طول چند متر جهت اندازه گیری میزان مایعات موجود در تانکر) به جستجوی خودروهای مدفون شده زیر برف میپردازند، حین جستجو متأسفانه متوجه جان باختن ۶ نفر در چند خودرو میشوند، اجساد را به وسیله یک خودروی کمکدار از اهالی روستا به مسجد منتقل میکنند. با رسیدن ماشینآلات سنگین برفروبی عملیات جستجو و بازگشایی جاده شروع میشود و متأسفانه حین جستجو یک جسد دیگر نیز پیدا و همراه سار اجساد تحویل مقامات مربوطه میشود.
اگرچه حوالی ظهر یک فروند بالگرد هوانیروز کرمانشاه اقدام به تخلیه برخی اقلام امدادی از جمله پتو در حاشیه روستا میکند اما دیگر از شدت سرما و کولاک مانند شب گذشته خبری نبود. شاید اگر مطالعات کافی درباره قدرت بادهای غالب محلی(زلان) و سایر فاکتورهای محیطزیستی، نسبت به احداث جاده جدید در دامنه کوهستان شاهو (که در بیشتر نقاط بدلیل شیب اراضی دارای اختلاف چندمتری سطح جاده با حاشیه آن (ترانشههای کناری) میباشد) لحاظ و همان جاده قدیمی که همسطح با اراضی جانبیاست بهسازی میشد هیچگاه چنین تراژدی رقم نمیخورد... اقدام به موقع و فداکاری برادران تنهایی و حیرانی در آن شب وحشتناک که منجر به نجات جان دهها نفر شد در نبود امکانات ارتباط جمعی و شبکههای اجتماعی و بی مهری رسانههای رسمی (آن زمان) متأسفانه مورد توجه قرار نگرفت، اگرچه آنان به رسم انسانیت و دیانت، فداکاری کردند و معنی زیبایی به نوعدوستی و کار داوطلبانه بخشیدند. نباید فراموش کنیم آموزش و توانمندسازی جوامع محلی میتواند مدیریت بهتر و سریعتر بحرانهای منطقهای را بدنبال داشته باشد. پایان. ➖➖➖➖ @sereshtnews