View in Telegram
خاکستر ققنوس
خاکستر ققنوس
گفتم ای دل ز چه اوضاع جهان گشت بدل گفت خاموش که در مغز سپهر است خلل گفتم از چاه امید آبِ تمنّا نرسد؟ گفت کوته بوَد از وی رسن طفلِ امل گفتم آسایش گیتی که بگفتند، کجاست؟ گفت در خواب نمایند ولی خواب اجل گفتم آزاده چرا گشت گرفتار بلا گفت شرط است که بیبار نباشد…
گذشتگان همه عشرت کنید، کآسودید
چرا که عیش برون رفته از میانۀ ما
ایا کسان که پس از ما رسید، فاتحهای
به شُکرِ آن که نبودید در زمانۀ ما.
#شیری_لاهوری (– ۹۹۴ ق)
← عرفاتالعاشقین و عرصاتالعارفین
ج ۴ ص ۲۲۸۲
خاکستر قفنوس
Share
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Find friends or serious relationships easily
Start