خبرمازندران 🇮🇷🇮🇷

#شاهنامه
Канал
Логотип телеграм канала خبرمازندران 🇮🇷🇮🇷
@khabaremazandaranПродвигать
2,78 тыс.
подписчиков
57,8 тыс.
фото
9,99 тыс.
видео
5,31 тыс.
ссылок
✅خبرمازندران ♻️پوشش اخبار متنوع اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، ورزشی و .. 🔸ما به #مازندران به عنوان یک #کلان_شهر می‌نگریم 🔹سایت خبری khaber.ir 👈ارسال مطلب: @khabare_mazandaran
🎵رویدادهای بهت‌آور و اندوهبار این روزها حال و حوصله‌ای برایم نگذاشته‌بود، امشب خیلی بی‌حال و پکر بودم. با بانو رفتیم قدمی بزنیم، برخوردیم به این نوجوان #گودار هنرمند، یک مقدار حالمان بهتر شد. اگر از دستم بر می‌آمد، این هنرمندان خیابانی را سر و سامان می‌دادم.
خدا حفظشان کند.🎸

👌پ،ن۱: #گودارها، مردمی هنرمند و غالبا غیر مسلمان هستند که اصالتی هندی دارند. این طایفه در شرق استان مازندران و غرب استان گلستان زندگی می‌کنند. گویی موسیقی در ژن و خون آنهاست. در نواختن انواع سازها چربدست و شیرین پنجه‌اند. #گودارها در نگهبانی و پویایی موسیقی مازندران نقش مهمی داشته‌اند. 🌟برخی آن‌ها را با #جوکی‌ ها یکی می‌شمرند که انگاره‌ی درستی نیست . اگرچه #جوکی ها نیز ریشه‌ی هندی دارند.
معلوم نیست این دو تبار هندی از چه زمانی وارد ایران شده‌اند. شغل #گودارها بیشتر موسیقی و شکار گراز و #تشی,(برای محافظت از مزارع) است. درحالی که کار #جوکی‌ ها در قدیم، آهنگری و خراطی بوده است. گودارها ساکن بوده‌اند ها کولی‌وار زندگی می کردند.

🎵برخی بر پایه‌ی داستانی‌هایی از #شاهنامه #فردوسی و #هفت‌_پیکر #نظامی، و دیگر تاریخ‌های کهن، آمدنشان را با #بهرام_گور پیوند می‌زنند. 🎵«پس بفرمود تا به ملک هندوان نامه نوشتند و از وی کوسان خواستند - و کوسان به زبان پهلوی خنیاگر (نوازنده) بود ، پس از هندوان دوازده هزار مطرب بیامدند. زن و مرد و لوریان که هنوز بجایند از نژاد ایشانند.» (مجمل‌التواریخ)

🎵روز فرمود تا دو قسمت کرد
نیمه‌ای کسب و نیمه‌ای می‌خورد

شش هزار اوستاد دستان‌ساز
مطرب و پایکوب و لعبت باز

گرد کرد از سواد هر شهری
داد هر بقعه را از آن بهری

تا به هر جا که رختکش باشند
خلق را خوش کنند و خوش باشند

( #هفت_پیکر)

🎵پ ن۲: تَشی ها: حیوانات جونده‌ی بزرگ مانند #جوجه_تیغی هستند که خارهایی بلند بر پشت دارند. این حیوانات آفت مزارع هستند.

✍🏻 #کارن_تبری

🆔 @Haavest
💠 #دیو_لیلم #غاری به بلندای تاریخ کهن ایران و مازندران

به نام او ودیگر هیچ

چو بشنید گفتار خسروپرست
ببر زد جهاندار بیدار دست

ز مازندران مهتران را بخواند
ز #اولاد چندی سخنها براند

سپرد آنگهی تاج شاهی بدوی
وز آنجا سوی پارس بنهاد روی

حضرت فردوسی

بر پایه داستان‌های #شاهنامه نام فرمانروای دیوان در کشور #مازندران #دیوسپید بود. او #کیکاووس شاه ایران و سپاهش را در غاری به بند کشید که رستم برای آزادی‌ایرانیان به نبردِ دیو سفید رفت. #رستم به یاریِ #اولاد غارِ #دیوسفید را یافت و دیو سپید را در غار خفته دید. برای به جا آوردنِ آیینِ جوانمردی، او را از خواب بیدار کرد و با وی جنگید. یک دست و یک پای دیو را برید و جگرش را از سینه بیرون کشیده و از کاسهٔ سر او، کلاه‌خودی برای خویش ساخت. #کیکاووس و یارانش را نیز آزاد کرد.

به عقیده بیشتر مورخان این غار همان #غار_دیو_لیلم روستای #ازادمهر_سوادکوه می باشد .(دِب و دِو )در زبان مازندرانی همان دیو است و لیلم به زمین هایی که با دست آباد شد در مقابل زمین های ارثی و مورثی اطلاق می شود در زبان اهالی آزاد مهر عده ای آن را دِ لیلم (دو لیلم )می گویند .

دیروز با هزار مشقت به همراه عده ای از!دوستان که برای تحقیقات میدانی مقاله ای به این غار رفتیم.

به عظمت و بزرگی این غار پی بردیم که همانند دیگر اماکن تاریخی موجب بی مهری مردم و #میراث قرار گرفت درهمان نگاه اول آثاری از استخوان های کهن احتمالا انسانهای نئاندرتال و تکه شمشیر فولادی دستکاری شد و یک تکه مهره ی گردنبند صیقل شده یافت شد .

این غار بسیار زیبا می تواند #گردشگران زیادی را به خود جلب کند به شرطی که #اداره_کل #میراث_فرهنگی نیم نگاهی به این مرده ی طلایی بکند .

✍🏻 علی رمضانی پاچی ۹۸/۴/۲۵

🆔 @Haavest
#موقعیت_مازندران_در_شاهنامه

#داوود_کیاقاسمی

🔺ص ۱🔺

به بربط چو بایست برساخت رود
برآورد مازندرانی سرود:
که مازندران شهر ما یاد باد
همیشه بر و بومش آباد باد...

در مورد مازندرانی که ذِکرش بارها در #شاهنامه آمده، اگرچه همگان و خاصه فردوسی‌شناسان و شاهنامه‌خوانان همواره بر این باور بوده‌اند که منظور، همین #مازندران کنونی‌ست، برخی نورسیدگان چنین نظری ندارند و عجیب آن است که تکلیف‌شان با خودشان هم چندان روشن نیست و روی یک مکانِ جغرافیاییِ واحد اتفاق نظر ندارند؛ گاه آن را نقطه‌ای در #هندوستان و گاه، جایی در #یمن می‌دانند و خود نمی‌دانند در کجای هندوستان یا یمن!

استاد #فریدون_جنیدی، از شاهنامه‌پژوهانِ برجسته و بنیانگذار #بنیاد_نیشابور، بر همان باور نخست است؛ یعنی او مازندرانِ شاهنامه را همین مازندران کنونی می‌داند. دیوهای مازندران را نیز موانعی طبیعی چون کوه و جنگل و دریا می‌پندارد که خوان به خوان، سرِ راهِ #رستم قرار می‌گرفتند و او می‌بایست یک‌یک بر آنها فائق می‌آمد. به باور ایشان، بزرگترین دیو مازندران، #دیو_سپید، همان #دماوندکوه بود.(۱) چنین نگاهی را دیگر بزرگان ما نیز هر کدام به زبانی داشته‌اند، چنانکه #ملک_الشعرا_بهار می‌گوید:
"ای دیوِ سپید پای در بند!
ای گنبدِ گیتی! ای دماوند!"

واقعیت آن است که اگرچه گاه شاید نشانه‌هایی در شاهنامه باشند که ذهن ما را در شناسایی مازندران به سمت جایی دیگر چون یمن یا هند بکشانند، نشانه‌های جدی‌تری هم، چه در متن شاهنامه و چه بیرون از آن متن، هستند که ما را به مازندران خودمان می‌رسانند:

۱. مازندران نام تازه و برساخته‌ای نیست. این نام در همان روزگارِ فردوسی نیز به همین مازندرانِ کنونی اطلاق می‌شد، چنانکه #منوچهری_دامغانی، که هم‌روزگارِ فردوسی بود، در سرآغاز قصیده‌ای می‌گوید:
"بر آمد ز کوه ابر مازندران
چو مارِ شِکَنجی و ماز اندر آن"
#دامغان با #ساری، مرکزِ کنونیِ مازندران، کمتر از دو ساعت در مسیر کوهستانی فاصله دارد. فاصله‌اش با شهر #کیاسرِ ساری هم کمتر از یک ساعت است. تمام روستاهای غرب دامغان و نیز شهر کوهستانی #دیباج (چهاردِه)، مازندرانی‌تبار و تبری‌زبان‌اند. بنابراین، موقعیت جغرافیایی مازندران در زمان فردوسی به‌خوبی روشن بود؛ آن سوی دامغان. مگر آن که بگوییم فردوسی می‌خواست سر به سرِ مردم و تاریخ بگذارد و جای دیگری را مازندران بخواند!

۲. نام #تمیشه (حوالی #کردکوی کنونی) و ساری و #آمل هم بارها به‌موازات نام مازندران در شاهنامه آمده است. اگر مازندرانِ شاهنامه جایی در یمن یا هند است، آمل و ساری و تمیشه‌ی شاهنامه، جایی در کجایند؟!

۳. برخی از مهمترین داستان‌های اسطوره‌ایِ شاهنامه از جمله داستان #فریدون در اطراف آمل اتفاق می‌افتند. هنوز در کنار #دماوندکوه جایی به نام #تخت_فریدون هست که مردم محلی بر این باورند فریدونِ گاوسوار در آنجا می‌زیست و همان‌جا #ضحاک را در چاه کرد. هنوز مردم #نوا در #لاریجان در ۲۶ نوروزماه تبری یا ۲٨ تیرماه جلالی به شکرانه‌ی پیروزی فریدون بر ضحاک، جشنِ آتش‌زدن گوَن می‌گیرند. گاوسواریِ فریدون نیز خود قرینه‌ی آشکاری‌ست که با اسطوره‌ی گاو و روایت‌های تاریخی از گاوسواری مازندرانیان همخوانی دارد و نشانه‌ی روشنی از ریشه‌ی مازندرانی داستان فریدون است.

۴. فردوسی جایی در شاهنامه از زبان یک رامشگر، سرودِ مازندرانی می‌خواند و از اعتدال هوا و سرسبزی همیشگیِ کوه و دشت مازندران می‌گوید:
"که در بوستانش همیشه گل است
به کوه اندرون لاله و سنبل است
هوا خوشگوار و زمین پرنگار
نه سرد و نه گرم و همیشه بهار"
بی‌گمان چنین جایی هرگز در یمن نبوده و نیست. نیز تا کنون کسی از چنین نامی در هند نشانی نداده است.

۵. جغرافیای تبرستان دو بخش دارد؛ کوه و دشت، که مردم عادی به این دومی، از گذشته‌های بسیار دور، #مازرون (مازندران) می‌گفته‌اند. هنوز هم کوه و مازرون و کوهی و مازرونی اصطلاحی جاافتاده در فرهنگِ تبرستانیان است و حتا به ییلاق و قشلاق کوه و مازرون می‌گویند. جالب اینجاست که #قارن پسرِ #ونداد_هرمزد، فرمانروای قارنوندِ تبرستان، دو پسر داشت که نام یکی را #کوهیار و نام دیگری را #مازیار نهاد؛ انگار یکی را یاریگرِ کوه می‌خواست و دیگری را یاریگرِ مازرون.(۲)

۶. فردوسی پس از سرایشِ شاهنامه با جفاهایی که می‌بیند، به #تبرستان سفر می‌کند تا این اثر سترگ را بر شهریارِ #باوندیِ آن عرضه دارد؛ زیرا چنانکه گفته شد بخش‌های مهمی از شاهنامه با نام مازندران و برخی شهرهای کهن آن گره خورده بود و عرضه‌ی این اثر به شهریار تبرستان می‌توانست سبب دست‌گیری از فردوسی و ناز و نوازش او شود.

🔺ادامه در ص ۲🔺
____________

(۱) جنیدی، فریدون، "پایتخت فریدون"، http://www.bonyad-neyshaboor.ir/Details/63/

(۲) در خصوص ریشه و معنای مازیار، نظراتِ مختلفی هست که جای طرح‌شان در این مقال نیست.

🆔 @Haavest
خبرمازندران 🇮🇷🇮🇷
❗️ صورتجلسه کمیسیون فرهنگی #شورای_شهر_آمل برای نصب تندیس #آرش_کمانگیر در ملا عام و استفاده از ابیات #شاهنامه که در آن به نام #آمل اشاره شده است در سطح شهر 🆔 @khabaremazandaran
در حالیکه شهرداری های استان مشکلات مالی بسیار زیادی دارند که بعضا حتی از پرداخت #حقوق_پرسنل خود عاجز هستندشورای شهر این شهرها درگیر #آرش_کمانگیر و انتساب آن به #آمل و #ساری هستند!

❗️این هم مطلب ارسالی یکی از پرسنل در مورد عدم پرداخت حقوق:

👈🏻 بازم وعده های پوچ پرداخت حقوق یکی ازسازمانهای شهرداری آمل
واقعاچراحل کردن مسائل مالی درشهرداری اینقدر پیچیده شده ازهفته قبل چهارشنبه تابه امروز منتظر پرداخت حقوق خودمون هستیم که هی امروز و فردا میشه واقعا این آقایون تصمیم گیرنده تاکی میخوان با روح و روان قشر کارگری بازی کنند.
باپیمانکارمربوطه ارتباط برقرارکردیم باپیگیریهایی که کردیم متوجه شدیم آقای پیمانکارمشغول رایزنی باتصمیم گیران شهرداری هستند، مشکل سراین بوده که شهرداری میگه اضافه کار و مزایای کارگری رو زیاد ردکردن پیمانکارمیگه نه درسته وبه انداره اس واقعاحقیقت چیه؟
چراماقشرکارگری بایدتاوان بی تفاوتی مسولان شهرداری و یاپیمانکاران رو بدیم و باتمام این مشکلات دیروز متوجه شدیم که پیمانکار با شهرداری به توافق رسیده و قراربود امروز شهرداری الباقی مطالبات حقوق کارگری رو به حساب مشترک شهرداری وپیمانکار واریز کنه که این کار انجام نشده، ......


https://t.me/khabaremazandaran/23677

🆔 @khabaremazandaran
❗️ صورتجلسه کمیسیون فرهنگی #شورای_شهر_آمل برای نصب تندیس #آرش_کمانگیر در ملا عام و استفاده از ابیات #شاهنامه که در آن به نام #آمل اشاره شده است در سطح شهر

🆔 @khabaremazandaran
#دعوتنامه

آخرین چهارشنبه ها هرماه

رونمایی #کتاب
#شعر
#ادبیات
#موسیقی

#شاهنامه_هویت_ایرانی

پژوهشکده مازندران ساری شناسی

#انجمن_قلم_شمال

🗓 چهار شنبه، 26اردیبهشت ساعت 5 عصر

🆔 @Haavest
به نام خداوند جان و خرد
کزین برتر اندیشه برنگذرد

خداوند نام و خداوند جای
خداوند روزی ده رهنمای

خداوند کیوان و گردان سپهر
فروزنده ماه و ناهید و مهر

.
.
.


حكيم ابوالقاسم
#فردوسى
🕊☮️🎻🖌🗞🏛
ياران من درودها بر شما
داشتم مى انديشيدم كه اين فردوسى بزرگ چه دريايى بود.آن چنان در شاهنامه به تمام موارد مى پردازد كه گويى علاوه بر آن كه خداوندگار سخن است خداوندگار معرفت و دانايى و آگاهى بخشى هم هست.به باور من فردوسى #آموزگار بزرگى هم هست.حدود ١٠٪؜ از ابيات #شاهنامه جنبه ى #تعليمى هم دارد.او به زيباترين شكل ممكن تعليم مى دهد و در تعيلم از #ادبيات_وصفى
استفاده ى فراوانى مى كند.اين وصف فقط وصف پادشاهان و پهلوانان و يا وصف تفصيلى نبرد در جنگ ها و مكان ها نيست بلكه مقصودم اين است كه فردوسى بلد است چگونه وصف كند ؛ هر آن چه كه قصد تعليم آن را به آيندگان نيز دارد!

ادامه مطلب در 👈🏻👈🏻
https://t.me/Mazand_Culture/326
🌀با ما باشيد ...👇👇
@khabaremazandaran
📣 خوانش قصه های #شاهنامه در مهدکودک های #نوشهر توسط استاد #میثم_متاجی
▫️مهد دنیای شیرین نوشهر

🌀با ما باشيد ...👇👇
@khabaremazandaran
نقد و بررسی کتاب: جستاری در فرهنگ #شاهنامه
🗓 5شنبه 29تیر ساعت5عصر
🔹 بابل ، بنیاد مازندران پژوهس انوشه

📲لینک‌عضویت:
@khabaremazandaran
#شاهنامه 📚
داستان بیست و پنجم
#لشکر_کشی_کاوس_به_مازندران

کاوس نصیحت زال را نپذیرفت و به مازندران لشکر کشید . بعد از کشتار و خرابی ،شاه مازندران از دیو سفید کمک خواست. چون شب فرا رسید آسمان چون دریایی از قبر تیره شد و باران سنگ بر سر سپاه ایران باریدن گرفت. هرکه توانست راه گریز در پیش گرفت و چون روز فرا رسید چشم نیمی از سپاه نابینا گشته، کاوس و گروهی به اسارت درآمده وگنجشان به تاراج رفت.
بعد از مدتی کاوس با افسوس که پند زال را نپذیرفته از او کمک خواست. زال داستان را از دیگران پنهان داشت و به رستم گفت که عمر من از دویست سال گذشته و این زیبنده پهلوان جوانی همچون تو است.

رستم گفت زابلستان و مازندران بسیار از هم دورند،من از کدامین راه رهسپار شوم؟ زال گفت دو راه وجود دارو ، یکی درازتر که کاوس رفت و دیگری کوتاهتر (هفت خوان) که پر از شیر و دیو و تیرگی است. تو راه کوتاهتر را انتخاب کن . چون این اولین جنگ بزرگ رستم بود، رودابه مادر رستم بسیار گریست و با زال او را بدرود گفته و بدرقه کرد.

📚 منبع: گفتار شورانگیز فردوسی
به کوشش : سهراب چمن آرا


🌀با ما همراه باشید:👇👇
@khabaremazandaran
جشنواره ساحلی #شاهنامه_خوانی و موسیقی سنتی و محلی
🗓جمعه 29مرداد ساعت 20
🔹 #محمودآباد دهکده #شن_های_طلایی

💢join👇👇👇💢
@khabaremazandaran