قسمت بیست و دوم#آموزش_و_پرورش_در_ایران_باستان
#ساسانیان
گسترش سواد آموزی میان عامه در اواخر زمان ساسانیان
از دیگر منابع می توان دریافت که در اواخر دوره ی ساسانی مردمان عادی تحصیل کرده ای هم بودند که به موضوعات دینی علاقه داشتند.
متن کوچک موسوم به خسرو و ریدگ(خسرو و غلامک)خسرو از جوانی متعلق به خانواده ای نیک(پدر جوانک از بزرگان و مادرش دختر روحانی ای بلند پایه ای است)،به قصد آزمودن شایستگی اش برای ورود به جرگه ی غلامان وی،درباره ی فضیلت هایش می پرسد.پاسخ های پسرک که نشان می دهند او در زمینه ی خوردنی ها و شراب،موسیقی و شعر،عطریات،گل ها،زنان،اسبان،خبره است،دنیایی سرشار از نعمت و خوشی های بی غش را به طور زنده تصویر می کنند.ولی جوانک مدعی است دانش وی حاصل آموزش دینی درستی است که دیده است:"به هنگام،به مدرسه(فرهنگستان)فرستاده شدم و به فرهنگ آموختن،سخت بشافتم.و یشت و هادخت و بغان یسن و وندیداد را چون هیربدان از بر آموختم و بند بند زند را گوش فرا دادم.مرا دبیری آنگونه است که خوب نویس و تندنویس،با انگشتانی هنرمندانه ام"(Bailey،160).
ظاهرا فرهنگستان،مدرسه ای عمومی بود(فرهنگ صرفا یعنی تربیت)،به طوری که از"هیربدستان"و"دبیرستان"خاص روحانیان و دبیران متمایز بوده است.
بن مایه:
بویس.مری، زردشتیان:باورها و آداب دینی آنها؛ ترجمه عسکر بهرامی، تهران،ققنوس،۱۳۸۱
#ساسانیان
#افسانه_بیسوادی_عامه_ساسانیان_هخامنشیان
https://t.center/ketabkhaFFRF