هنگامی که در قرن هیجدهم وضع زرتشتیان ایرانی سخت تر شد دامنه ارتباط بین دو جامعه زرتشتی به حداقل ممکن رسید. اما در همین قرن بود که از کرمان دستوری بنام جاماسپ ولایتی برای راهنمائی موبدان به سورات هندوستان رفت . در سورات جاماسپ ولایتی متوجه امر مهمی شد و آن این بود که تقویم مذهبی زرتشتیان هند يك ماه از تاریخ تقویم زرتشتیان ایران عقب تر است . از آنجائی که بسیاری از مراسم و آداب مذهبی با تقویم و تاریخ وابسته است لذا کشفی که دستور مزبور به عمل آورد با اهمیت فراوان تلقی شد. پس از مدتی برخی از موبدان سورات تقویم ایرانی را پذیرفتند و یکی از موبدان دانشمند بروچ را به نام ملا کاوس برای تحقیقات بیشتر روانه ایران ساختند. ملا کاوس در سال ۱۷۸۰ به هندوستان مراجعت کرد و در بمبئی شعبه مذهب جدیدی بنام قدمی که پیروان تقویم قدیمی با ایرانی بودند بنیاد نهاد. بقیه پارسیان هند به مخالفت و دشمنی با پیروان مذهب قدمی پرداختند و در مقابل آنها خود را شاهنشاهی یعنی پیروان تقویم پادشاهان ایران نامیدند. قدمی ها در بمبئی و سورات آتش بهرام بنیاد نهادند و نه تنها پیرو و تابع تقویم زرتشتیان ایران گردیدند بلکه تا حد فراوانی به تولید و پیروی از آداب و رسوم عبادات و پرستشهای زرتشتیان ایران که در فروع و جزئیات با اعتقادات و رسوم پارسیان هند متفاوت بود پرداختند. یکی از مشهور ترین موبدان قدمی ملا فیروز فرزند ملا كاوس بود که در سال ۱۸۳۰ وفات یافت. قدمیها فقط در سورات و بمبئی نفوذ یافتند و زرتشتیان گجرات (مرکز قدیمی پارسیان هند) به تقویم و رسوم و عقاید دیرینه خود وفادار و پابرجا باقی ماندند. یکی از قدمیهای بمبئی به نام دادیسته آتشکده کوچکی که خاص موبدان ایرانی بود در آن شهر بنیاد نهاد و هنگامی که آزادی مسافرت نصیب زرتشتیان ایران شد ارتباط و رفت و آمد بین دو جامعه مذهبی افزایش بافت. اما از این به بعد نحوه ارتباط آنان تغییر کرد. پارسیان هند نه تنها صاحب نفوذ و ثروت بودند بلکه خود را دارای اطلاعات اساسی دینی و نگاهبان و پاسدار نسخ بازمانده مذهبی می دانستند و در بین خود دانشمندانی برای مطالعه این نسخ و تحقیق در متون مذهبی داشتند. از آن گذشته با اختلافاتی که با قدميها حاصل شده بود شاهنشاهی ها در حفظ مراسم و آداب خود مصمم تر و در تسلیم نشدن به رسوم ایرانیان سرسخت تر شده بودند. ایرانیها که تا حد زیادی مرهون کمکهای سخاوتمندانه پارسیان هند و تحت تأثیر ثروت و نفوذ آنان بودند میل داشتند با کیفیاتی با آنان در تفاهم و مسالمت باشند و احترام و امتنانی را که نسبت به ایشان حس می کردند به نحوی ابراز دارند. از این دوره به بعد جریان امور جهت عکس یافت و زرتشتیان ایران برخی از رسوم و آداب پارسیان هند را پذیرفتند. نفوذ روحانی پارسیان هند بر جامعه زرتشتیان ایران حتی در قرن اخیر نیز مشهود بوده است.(ص ۱۴۳ _ ۱۴۴)
مأخذ: دیانت زرتشتی. مجموعه سه مقاله از پروفسور کای بار. پروفسور آسموسن. دکتر مری بویس. ترجمه فریدون وهمن. انتشارات بنیاد فرهنگ ایران. پاییز ۱۳۴۸