ـ شکست در جنگ با هپتالیان و پرداخت خراج سنگین به آنان، بروز قحطی و طاعون در زمان قباد و جنگهای زمان خسرو انوشیروان مشکلات اقتصادی و اجتماعی بسیاری را برای کشور به وجود آورد. ـ اخذ مالیاتهای بالا و بیرحمانه در دوران خسروپرویز و جنگی بیهوده با روم و تلافی آنان، خزانه کشور را خالی کرد. علاوه بر این رومیان در سر راه خود، مناطق آذربایجان و میانرودان را غارت و تخریب نمودند. ـ ناحیه قفقاز توسط خزرها چپاول شد. ـ طغیان کم سابقه رودخانه های دجله و فرات در سال ۶27م و در نتیجه شکستن سدها و بندها باعث ویرانی زمینهای کشاورزی گردید. ـ طاعون در سال ۶28م شیوع یافت و هزاران نفر از افراد کشور را هلاک ساخت.
عوامل ذیل موجب فقر و پریشانی مردم گردید و ضربه بزرگی به اقتصاد و جمعیت زد.
ـ اشراف و موبدان در انتخاب شاهان نقش اصلی را ایفا میکردند و شاهان پس تایید موبدان موبد میتوانستند بر تخت بنشینند. بنابراین جلوی هرگونه حرکت اصلاحی مردمی (حتی اگر شاه هم پشتیبان بود) در اثر توطئه و بدخواهی درباریان که منافعشان با قدرت حاکمه گره خورده بود، گرفته میشد. ـ ایجاد بدعتها و سختگیریهای مذهبی. ـ خلع بهرام چوبین توسط نیروی نظامی روم ضربه سنگینی بر ایدئولوژی ایرانی وارد کرد. ـ عدم کفایت دولت در حفظ رعایای خود و مقدسترین آتشکده در قبال رومیان. ـ سرکوب شدید مانویان و مزدکیان. ـ فقر و پریشانی مردم در برابر زندگی مفره خسروپرویز. مجموع این عوامل موجب نارضایتی مردم از ساسانیان بود به گونه ای که از یزدگرد حمایت نشد و در نهایت همه این عوامل دست به دست هم دادند تا اعراب، امپراتوری ایران را پس از 1۴00 سال از پای در آورند. با این حال هنر و فرهنگ و سیستم اداری ـ حکومتی و حتی شوکت ساسانیان فراموش نشد و ادامه پیدا کرد؛ به گونهای که هریک از حکومتهای بعدی که بر ایران فرمان راندند خود را از تبار ساسانیان معرفی میکنند.