معرفی ابتکارعملهای چپ دیاسپورا - بخش ۲در ۲۱ ژانویه یک اکسیون اعتراضی هماهنگ
در یازده شهر اروپا و مونترآل با محوریت «علیه سرکوب، برای مقاومت» برگزار گردید که در نوع خود ابتکارعمل فرامحلی قابلتوجهی از سوی نیروهای چپ تبعیدی بود. اهمیت آن نه در کمیت مشارکت یا بسیج سیاسی بهمیانجی فراخوان مربوطه، بلکه در استقلال آن بهسان یک فراخوان چپ برای برجستهکردن صدای چپ در سپهر خیزش بود. خصوصا که چهارماه پس از شروع قیام ژینا همه دیدیم که چگونه از دل اشکال غیرانتقادی («همه با هم») اکسیونهای همبستگی با خیزش، سلطنتطلبان قوای خود را سازمان دادند. حال آنکه طیف ناهمگون «شکستطلبان چپ» از همان آغاز یا صفبندی در برابر «طالبان سلطنت» را ناممکن قلمداد میکردند، و یا مایهی تفرقهافکنی در درون خیزش (بگذریم از آنهایی که جایگاه منزهطلبانهی «نظارهگر خاموش» را برای خود امنتر و پاکیزهتر یافتند). بر این اساس، این حرکت میتواند نوید ساختن فضای تازه و مستقلی برای مداخلهگری مترقی در خیزش «زن، زندگی، آزادی» باشد. تاسیس این فضای تازه، بیگمان گامی در مسیر تدارک پیکارهای ضدهژمونیک خواهد بود. چون از یکسو، مستلزم و متکی بر گسترش پیوندیابیهای پراتیک میان نیروهای چپ است، و از سوی دیگر، به جهتگیری دوبارهی انبوه نیروهای مترقی که تاکنون از سر اضطرار در اکسیونهای راستگرایان حضور مییافتند، کمک میکند (اکنون بسیاری از آنان یحتمل دریافتهاند که از دل آن «مثبتاندیشی» یا «وحدتطلبی»، چه هیولای تازهای پرورش یافته است).
در این رشته مطالبی که از سایتهای دیگر بازنشر میکنیم، به معرفی جمعها و کالکتیوهایی میپردازیم که نهفقط در تدارک و برپایی ابتکارعمل فرامحلی فوق سهم داشتهاند، بلکه شکل کار جمعی محلی آنان و چشماندازی که دنبال میکنند، برای آنهایی که به ضرورت بازسازی نیروهای چپ دیاسپورا باور و پایبندی دارند، درسهای مهمی دارد.
در این بخش با
گروه روژا در پاریس آشنا میشویم. آنها در بخشی از
مصاحبه با رادیو زمانه میگویند:
نیروهای چپ با انواع و اقسام چالشهای عملی و فکری روبرو اند، بالاخص که بسیاری از آنان در کار تشیکلاتی یا کار سیاسی جمعی تجربۀ چندانی ندارند. این را از جایگاه «بیرون از گود» نمیگوییم و شامل روژا هم میشود. وانگهی مهمترین چالش شاید فراتررفتن از همبستگی نمادین با داخل است، بهنحوی که فعالیت سیاسی در فضای سیاسی و همینطور فکری مداخلهای مادی داشته باشد. تحت شرایطی که صنعت رسانههای جریان اصلی فارسی و بینالمللی به شکل هرروزه انقلاب «زن، زندگی، آزادی» را به «رفتن ملاها» و سیاست را به فعالیتهای فردگرایانۀ سلبریتی-اکتیویستها تقلیل میدهند، تقویت خرده رسانههای چپ و به هم پیوستن این رسانههای مستقل به یکدیگر برای تقویت و تکثیر گفتار مترقی و رادیکال از اهمیت مضاعفی برخوردار است.
بخش دیگری از چالشها عملی است و به سازماندهی مستقل و خودآئین گروههای چپ برمیگردد. بهدلیل فقدان سازماندهی عملی چپ در خارج از کشور (جدا از فعالیت گروههای قدیمی و سنتی)، بسیاری از افراد مجبور شدهاند خودآئینی خود را قربانی سازند و زیر چتر گروههایی بروند که یا با آنها همدلی سیاسی چندانی ندارند. ایجاد کلکتیوهای مستقل لوکال [محلی] از یک سو و اتحاد این گروههای لوکال در سطح کلانتر و فرامحلی از مهمترین چالشها برای فعالیت سیاسی خارج از کشور است.
https://www.radiozamaneh.com/750003/---------------------------
#علیه_سرکوب_برای_مقاومت#ژن_ژیان_ئازادی_حکومت_شورایی#نه_سلطنت_نه_رهبری_آزادی_برابری#مقاومت_زندگی_ست#ماتم_نگیریم_سازماندهی_کنیم#گروه_روژا_پاریس----------------------------
کارگاه دیالکتیک
t.center/kdialectic