کارگاه دیالکتیک

#منجنیق
Channel
Education
Blogs
Psychology
Politics
Persian
Logo of the Telegram channel کارگاه دیالکتیک
@kdialecticPromote
1.2K
subscribers
516
photos
98
videos
574
links
در این کانال عمدتا مطالب انتشار یافته در تارنمای «کارگاه دیالکتیک» باز نشر می شود. درباره ی ما: https://kaargaah.net/?page_id=2 نشانی تماس کارگاه: [email protected] ارتباط با ادمین: @Nimmous
Forwarded from منجنیق
🔴 در انقلابِ بدون سازماندهی در نهایت ضدانقلاب پیروز می‌شود
گفت‌وگوی «
منجنیق» با وینسنت بِوینز

در سالگرد قیام ژینا، در فصل برشمردن دستاوردها و تجلیل از ویژگی‌های تکین، در روزهای غمبادهای نوستالژیکی که لعاب «وفاداری» خورده است، از قضا ضروری است به چیزهایی بیندیشیم که به دست نیاوردیم، به ویژگی‌های مخربی بیندیشیم که گویی در یک دور تسلسل بین‌المللی تکرار می‌شود و به آینده‌ای بیندیشیم که ابزارهای ساختن و تاسیس آن را نه ساخته‌ایم و نه ساختنش را ضروری دانسته‌ایم. به میانجی گفت‌وگو با وینسنت بِوینز و جمع‌بندی او از تجارب قیام‌ها و خیزش‌های دو دهه‌ی اخیر به اموری می‌اندیشیم که در سایه‌ی استیلای ستایش شبه‌مذهبی از خودانگیخته‌گی و توانمندسازی و جنبش برای جنبش، در سایه‌ی غیبت اراده‌ی معطوف به پیروزی؛ به مسائلی حاشیه‌ای تبدیل شدند در حالی که هیچ انقلابی بدون آنها معنا ندارد، چنان‌که در دو دهه‌ی اخیر نداشته است. در این گفت‌وگو با وینسنت بوینز در مورد خلاء رهبری در اعتراضات و قیام‌ها، در مورد ساختار تشکیلاتی و آسیب‌های افقی‌گرایی، در مورد سازماندهی‌ای که امکان تقسیم کار و انضباط در آن مهیا باشد، در مورد تاثیر شبکه‌های مجازی و اینفلئونسرها در تخریب و نابودی فرصت‌ها و امکانات، در مورد سوژه‌ی نئولیبرال در متن مبارزات معاصر و در مورد ضرورت ایدئولوژی و استراتژی مشخص برای انقلاب حرف زده‌ایم. وینست بوینز تئوریسین انقلاب نیست و خودش نیز چنین ادعایی ندارد، بنابراین طبیعی است که از او چنین انتظاری نیز نداشته باشیم. با این وجود در پرتو ۲۰۰ تا ۲۵۰ مصاحبه با مبارزان در ۱۲ کشوری که در دو دهه‌ی اخیر یا جنبش‌های اعتراضی و انقلاب‌ها در آنها شکست خورده‌اند یا در برخی موارد نظم حاکم با نظمی بدتر از قبل جایگزین شده است، حرف‌های مهمی برای شنیدن دارد.
وینسنت بوینز نویسنده و روزنامه‌نگار آمریکایی است که ماموریت‌های کاری او در برزیل و اندونزی به او این امکان را داده تا از نزدیک شاهد بسیاری از تحولات مهم در این دو کشور باشد. از او به فارسی پیش از این کتاب «روش جاکارتایی» در مورد کشتار کمونیست‌ها در اندونزی و آمریکای لاتین در دوران جنگ سرد توسط نشر ققنوس و با ترجمه‌ی شهریار خواجیان منتشر شده است و امیدواریم ترجمه‌ی فارسی کتاب دوم او با عنوان «اگر ما بسوزیم؛ دهه‌ی اعتراضات توده‌ای و انقلابی که نشد» به زودی در «منجنیق» منتشر شود.

‎شهریور ۱۴۰۳

🚩 برای تماس با منجنیق در تلگرام می‌توانید به اکانت زیر پیغام بدهید:
@ManjanighContact

#منجنیق
#مصاحبه
@ManjanighCollective
Forwarded from منجنیق
🔴 فلاخن شماره‌ی دویست و پنجاه و هشتم. ابتلا به ویروس بی‌ساختاری در «استبداد بی‌ساختاری»

در فلاخن دویست و پنجاه و هشتم از منظر منطق موجود در متن «استبداد بی‌ساختاری» جو فریمن تلاش می‌کنیم نگاهی به خود آن متن بیندازیم، متنی که بیش از پنج دهه از ارائه‌ی اولیه‌ی آن گذشته است اما هم‌چنان بداعت و تازگی خود را حفظ کرده است. در این فلاخن به این می‌پردازیم که آن «بداعت و تازگی» لزومن فقط به محتوای متن جو فریمن مربوط نیست بلکه هم‌چنین به این ربط دارد که گرایشی که فریمن متن خودش را در گسست از آن ارائه کرده است در دهه‌های اخیر به گرایشی ایدئولوژیک تبدیل شده که از «افسانه‌های» بی‌ساختاری و افقی‌گرایی نه به واسطه‌ی جمع‌بندی تجارب انضمامی، بلکه بر بنیاد پیش‌فرض‌های ایدئولوژیک دفاع می‌کند؛ هرچند تمامی تجارب عملی‌اش نیز در تضاد با این پیش‌فرض‌های ایدئولوژیک قرار بگیرد. به همین دلیل به متن جو فریمن به مثابه متنی «بنیان‌گذار» بازمی‌گردیم تا نشان دهیم خود این متن نیز از ابتلا به ویروس پیش‌فرض‌های ایدئولوژیک مدافعان بی‌ساختاری و افقی‌گرایی در امان نمانده و نظر به زمان ارائه‌ی آن البته چنین ابتلایی طبیعی و بدیهی است. در فلاخن دویست و پنجاه و هشتم به این می‌پردازیم که متن فریمن ضمن دفاع از لزوم ساختاریابی علنی گروه‌های فعال در جنبش زنان هم‌چنان رو به گروه‌های زنانی از پیش ساختار یافته‌اند و این ساختاریابی را پنهان نکرده‌اند بسته و مسدود است و همین بسته و مسدود بودن افق پیشنهادهای ایجابی او را محدود و آمیخته با ویروس بی‌ساختاری می‌کند؛ آنجا که روش‌هایی برای گردش آزاد اطلاعات و شفافیت درون این گروه‌ها پیشنهاد می‌دهد اما نمی‌تواند محدودیت‌ها، الزامات و ضروریات این گردش آزاد اطلاعات و شفافیت را روشن کند. در دویست و پنجاه و هشتمین فلاخن به چیزهایی می‌پردازیم که جو فریمن به‌طور طبیعی در ماه مِه ۱۹۷۰ امکان دیدن آن را نداشت اما ما در آستانه‌ی ماه مِه ۲۰۲۴ می‌توانیم ببینیم و اگر نمی‌بینیم حتمن مشکلی در «ما» وجود دارد.
فروردین ۱۴۰۳
فلاخن دویست و پنجاه و هشتم را بخوانید:

#منجنیق
#فلاخن
@ManjanighCollective
Forwarded from منجنیق
🔴 فلاخن شماره‌ی دویست و پنجاه و هشتم. ابتلا به ویروس بی‌ساختاری در «استبداد بی‌ساختاری»

در فلاخن دویست و پنجاه و هشتم از منظر منطق موجود در متن «استبداد بی‌ساختاری» جو فریمن تلاش می‌کنیم نگاهی به خود آن متن بیندازیم، متنی که بیش از پنج دهه از ارائه‌ی اولیه‌ی آن گذشته است اما هم‌چنان بداعت و تازگی خود را حفظ کرده است. در این فلاخن به این می‌پردازیم که آن «بداعت و تازگی» لزومن فقط به محتوای متن جو فریمن مربوط نیست بلکه هم‌چنین به این ربط دارد که گرایشی که فریمن متن خودش را در گسست از آن ارائه کرده است در دهه‌های اخیر به گرایشی ایدئولوژیک تبدیل شده که از «افسانه‌های» بی‌ساختاری و افقی‌گرایی نه به واسطه‌ی جمع‌بندی تجارب انضمامی، بلکه بر بنیاد پیش‌فرض‌های ایدئولوژیک دفاع می‌کند؛ هرچند تمامی تجارب عملی‌اش نیز در تضاد با این پیش‌فرض‌های ایدئولوژیک قرار بگیرد. به همین دلیل به متن جو فریمن به مثابه متنی «بنیان‌گذار» بازمی‌گردیم تا نشان دهیم خود این متن نیز از ابتلا به ویروس پیش‌فرض‌های ایدئولوژیک مدافعان بی‌ساختاری و افقی‌گرایی در امان نمانده و نظر به زمان ارائه‌ی آن البته چنین ابتلایی طبیعی و بدیهی است. در فلاخن دویست و پنجاه و هشتم به این می‌پردازیم که متن فریمن ضمن دفاع از لزوم ساختاریابی علنی گروه‌های فعال در جنبش زنان هم‌چنان رو به گروه‌های زنانی از پیش ساختار یافته‌اند و این ساختاریابی را پنهان نکرده‌اند بسته و مسدود است و همین بسته و مسدود بودن افق پیشنهادهای ایجابی او را محدود و آمیخته با ویروس بی‌ساختاری می‌کند؛ آنجا که روش‌هایی برای گردش آزاد اطلاعات و شفافیت درون این گروه‌ها پیشنهاد می‌دهد اما نمی‌تواند محدودیت‌ها، الزامات و ضروریات این گردش آزاد اطلاعات و شفافیت را روشن کند. در دویست و پنجاه و هشتمین فلاخن به چیزهایی می‌پردازیم که جو فریمن به‌طور طبیعی در ماه مِه ۱۹۷۰ امکان دیدن آن را نداشت اما ما در آستانه‌ی ماه مِه ۲۰۲۴ می‌توانیم ببینیم و اگر نمی‌بینیم حتمن مشکلی در «ما» وجود دارد.
فروردین ۱۴۰۳
فلاخن دویست و پنجاه و هشتم را بخوانید:

#منجنیق
#فلاخن
@ManjanighCollective
Forwarded from منجنیق
🔴 چرا باید در این اوضاع و احوال «۵۷»ی‌ باشیم؟

به نظر می‌رسد جمهوری اسلامی بنا دارد هرچه زودتر و با سرعت بالا تکلیف زندانیان محکوم به اعدام را روشن کند. کشتار وسیع زندانیان عادی در ماه‌های گذشته در زندان‌های مختلف پیش‌درآمدی برای اجرای احکام اعدام زندانیان سیاسی در وضعیتی بوده که اجرای حکم اعدام به امری عادی و روزمره تبدیل شده است. تائید سلسله‌وار احکام صادره در دیوان عالی کشور و ابلاغ آنها به جلادخانه‌ی اجرای احکام، نشانه‌ی عزم جزم جمهوری اسلامی برای تشدید کشتار در زندان‌هاست.
جامعه‌ی بهت‌زده که هنوز با اثرات فروکش قیام ژینا و تعرض همه‌جانبه‌ی دستگاه حاکم، از جمله در زمینه‌ی تحمیل حجاب اجباری به زنان، دست‌به‌گریبان است، در آمیخته‌ای از بهت، یاس و خشم به سر می‌برد اما به نظر می‌رسد امکان هر تحرکی را از دست داده است. دقیقن در چنین شرایطی کمپین بدنام‌سازی انقلاب ۵۷ و نفرت‌افکنی نسبت به «۵۷»ی‌ها بزرگترین خدمت اپوزیسیون سلطنت‌طلب و جمهوری‌خواه برانداز به جمهوری اسلامی است. توضیح می‌دهیم...
متن کامل را در لینک زیر بخوانید:
http://tinyurl.com/yuf6mp6m

#منجنیق
@ManjanighCollective
Forwarded from منجنیق
🔴 در دفاع از معنای رهایی‌بخش زن، زندگی، آزادی

یک سال از قیام ژینا می‌گذرد. در این دوره شاهد شعارهای متعددی بودیم که نشان از خواست‌های مردم در نقاط مختلف داشت.
در این میان جریان‌های فکری، با توجه به گرایش سیاسی و منافع‌شان شعارهای مورد نظر خود را حمایت و ترویج کردند.
اما «زن، زندگی، آزادی» که شعار اصلی این قیام بود، بدون در نظر گرفتن تاریخ و خاستگاه آن، بارها توسط راست‌گرایان به مهمانی‌های دورهمی، طرح روی لباس و انواع تبلیغات، تقلیل داده شد. بسیار سطحی معنا شد و راه رسیدن به آن هم توسط تحلیل‌گران و فمنیست‌های راست‌گرا در رسانه‌های‌شان از مسیرهای ارتجاعی و نهایتا حفظ بنیادهای جامعه‌ی طبقاتی که زنان به‌حاشیه‌‌رانده شده و زنان طبقه‌ی فرودست در آن جایی ندارند، به بیراهه رفت.
ما درصددیم جایگاه اصلی این شعار و آلترناتیو رهایی‌بخش در پیوند با آن را نشان دهیم.
نشان دهیم که «زن، زندگی، آزادی» از کجا آمده، چه می‌خواهد و راه پایان دادن ستم بر زن را چه می‌داند.
و بتوانیم گفتمانی جدای از آنچه گفتمان مسلط اپوزسیون است، را در دل جامعه برده و با فریاد بگوییم:
«زن، زندگی، آزادی» یعنی:
نه به ستم طبقاتی
نه به ستم جنسیتی
نه به ستم ملی
نه به هرگونه ستم
به اعتقاد ما راه رسیدن به جامعه‌ای عاری از ستم و تبعیض از سوسیالیسم می‌گذرد.

‎هسته‌ی اخگران-کمیته‌ی غیبی نسوان
#منجنیق
#اخگران
#کمیته_غیبی_نسوان
@ManjanighCollective
(ادامه‌ی پست قبلی)

درس‌های انقلاب سودان / متن هشتم:

منشور انقلابی برای برپایی قدرت مردم –
برای مردم سودان

ژانویه‌ی ۲۰۲۳

ترجمه‌ی جمعی

(کارگاه دیالکتیک، منجنیق، ریشه‌های سرخ)

خرداد ۱۴۰۲

نسحه‌ی ورد

نسخه‌ی پی‌دی‌اف


فرازی از مقدمه‌ی مترجمان (ادامه):

با این همه، و به‌رغم همه‌ی فراز و نشیب‌ها، شرایط پیشا–انقلابی در سپهر مبارزات ایران هم بی‌گمان ادامه دارد. پس ما نیز مانند هزاران جان‌ شیفته و انبوه رفقای نادیده‌مان امید داریم که فرآیند انقلابی در جغرافیای ستم ایران هرچه‌ بیشتر در اعماق جامعه ریشه بدواند. گو اینکه به باور ما چنین رخداد سترگ و فرخنده‌ای خودبه‌خود محقق نخواهد شد، بلکه مستلزم بازبینی‌های انتقادی، استراتژی انقلابی و سازماندهی مستمر است.

کارگاه دیالکتیک، منجنیق، ریشه‌های سرخ

خرداد ۱۴۰۲

--------------------------------------------------------

لینک مطلب در وبسایت کارگاه

لینک مطلب در وبسایت منجنیق

--------------------------------------------------------

#KeepEyesonSudan
#SudanRevolution
#انقلاب_ادامه_دارد
#انقلاب_سودان
#کمیته‌های_مقاومت_محلات
#سازماندهی_انقلابی
#درس‌های_انقلاب_سودان
#همبستگی_انقلابی_ستمدیدگان
#حریه_سلام_عداله
#الثوره_خیار_الشعب
#ژن_ژیان_ئازادی
#زن_زندگی_آزادی
#منجنیق
#ریشه‌های_سرخ

--------------------------------------------------------

@kdialectic
Forwarded from منجنیق
🔴 فلاخن شماره‌ی دویست و سی و دوم. در ضرورت باز-سازماندهی نیروهای چپ انقلابی

در دویست و سی و دومین فلاخن از ضرورت باز-سازماندهی نیروهای چپ انقلابی برای بنای یک دموکراسی توده‌بنیاد در درون سازمان‌ها و هم‌چنین به عنوان امری اجتماعی می‌خوانیم. از این‌که هسته‌های اولیه‌ی سازماندهنده‌ی کمیته‌های محلات چگونه باید شکاف میان خود و پایه‌ی توده‌ای این کمیته‌ها را برطرف کنند و وجود این شکاف می‌تواند در تداوم روند مبارزات کمیته چه مشکلاتی ایجاد کند. در فلاخن دویست و سی و دوم از این می‌خوانیم که چه سازوکارهایی سلسله‌مراتب تصمیم‌گیری را از چشم اعضای کمیته پنهان می‌کند و چگونه باید با رسمیت دادن به ساختارهای موجود آنها را کنترل و پاسخگو کرد، در همین زمینه فلاخن سی و دوم حاوی پیشنهاداتی است که لزومن می‌تواند با شرایط عینی مبارزه در همه‌ی کمیته‌ها مطابق نباشد اما لزوم اندیشیدن به این پیشنهادات در منطق برسازنده‌ی آنان است، منطقی که تلاش می‌کند به‌طور جدی به شکاف موجود میان هسته‌ی سازمندهنده، نیروی تاثیرگذار و تصمیم‌گیر در هر کمیته و پایه‌ی توده‌ای کمیته‌ها بیندیشد. پیشنهاداتی که باید آن را به بحث عمومی گذاشت و در عرصه‌ی عمل میزان انطباق مادی و عینی آن را با شرایط مبارزه سنجید. فلاخن سی و دوم تداوم بحثی عمومی در مورد وضعیت و سرنوشت کمیته‌هایی است که در درون قیام شکل گرفتند و یا در درون قیام خودشان را باز-سازماندهی کردند اما ماجرای آنها تمام نشده است، بلکه هنوز هم راستین‌ترین امکانات مقاومت و مبارزه‌ی مردمی در برابر استبداد و برای جایگزینی رهایی‌بخش در آینده محسوب می‌شوند.
فلاخن دویست و سی و دوم را بخوانید:
#منجنیق #فلاخن
@ManjanighCollective
Forwarded from منجنیق
🔴 طبقه‌ی کارگر با کسی معامله نمی‌کند. گفت‌وگو با میثم آل مهدی

میثم آل مهدی کارگر سابق گروه ملی صنعتی فولاد اهواز و یکی از سازمان‌دهنده‌گان مبارزات کارگران این کارخانه در سال نود و هفت، در این گفت‌وگو ابتدا به این می‌پردازد که آیا سوال «چرا کارگران در جریان قیام ژینا اعتصاب نکردند» از اساس سوال درستی است؟ او سپس به شرایط مبارزه‌ی کارگری در کارخانه‌ها می‌پردازد و از اعتصاباتی می‌گوید که طی هفته‌های اخیر شکل گرفت، از کم و کیف آنها و گستردگی و میزان اثرگذاری این اعتصابات بر وضعیت عمومی. او از هم‌جهتی مبارزات کارگری و مبارزات خیابانی می‌گوید و از این‌که گفتار تولیدشده از سوی اپوزیسیون راست چگونه به گسترش مبارزات و اعتصابات کارگری ضربه می‌زند. آل مهدی در این گفت‌وگو از برخورد کالایی و مصرفی با طبقه‌ی کارگر می‌گوید، از حذف ادبیات و گفتمان طبقه‌ی کارگر. او از این می‌گوید که طبقه‌ی کارگر برای آرزوی کسی یا شهوت قدرت کسی اعتصاب نمی‌کند، از این‌که طبقه‌ی کارگری که به روشنی گفته است خودش می‌تواند کارخانه را اداره کند را نمی‌شود بعد از سرنگونی به فلاکت کارخانه تبعید کرد، از تحقیر سازمان‌یافته‌ی طبقه‌ی کارگر از سوی اپوزیسیون راست و رسانه‌های جریان اصلی و از آسیبی که چنین روندی به قیام مردم می‌زند. کارگر سابق اما هنوز مبارز فولاد اهواز در این گفت‌وگو از اهمیت مبارزات صنفی می‌گوید، از هم‌دستی جریان چپ‌نمای محور مقاومتی با ستم طبقاتی در جمهوری اسلامی، از لزوم پیوند میان خلق‌های تحت ستم در سرتاسرایران و همبستگی طبقاتی فراتر از مرزهای ملی. میثم آل مهدی از مبارزات هم‌بسته‌ی حذف‌شدگانی می‌گوید که در ساختارهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی ایران حذف شده‌اند، از هم‌سویی و پیوند مبارزات طبقه‌ی کارگر با مبارزات زنان، مبارزات کوییرها و مبارزات خلق‌های تحت ستم و از این‌که طبقه‌ی کارگر بر سر میز مذاکره و معامله نمی‌نشیند، بلکه مسئله‌ی طبقه‌ی کارگر و تمامی حذف‌شده‌گان چپ کردن میز است نه معامله‌ی دردهایشان.
#منجنیق #گفت‌وگو
نسخه‌ی کامل با کیفیت بهتر و حجم بیشتر:

در یوتوب:
https://bit.ly/3vURTKD
در ویمه‌اُ:
https://bit.ly/3CKvHGW
Forwarded from منجنیق
تاریخ مفقود شوراهای ۵۷
در مقدمه‌ی کتاب نوشته شده است: «چرا باید در روزهای بعد از خیزش دی‌ماه ۹۶ به تجربه‌ی شوراها بازگردیم؟ سنت مبارزه‌ی ستمدیده‌گان از کمون پاریس در ۱۸۷۱ تا انقلاب مصر در ۲۰۱۱ به ما آموخته است در خلا قدرتی که با ضعف حاکمیت از یک سو و اعتلای جنبش توده‌یی از سوی دیگر شکل می‌گیرد نهادهایی از درون مبارزات مردمی فرا خواهد رویید که اداره‌ی امور را در سطوح مختلف در اختیار می‌گیرند. در همان وضعیتی که لنین آن را چنین صورت‌بندی می‌کند: وضعیتی که "طبقات پایین نخواهند به شیوه‌ی گذشته زندگی کنند" و "طبقات بالا دیگر نتوانند به شیوه‌ی گذشته حکومت و فرمانروایی کنند". این نهادها تاکنون اغلب شوراها و کمیته‌ها خوانده شده‌اند اما نام آنان مهم نیست. مهم کارکرد و نقش آنان است و نیز کشمکشی که حاکمان جدید برای حکمروایی بر قلمرو حکمرانی با آنها خواهند داشت. به این ترتیب بازگشت به گذشته و بازخوانی انقلاب بهمن ۵۷ از منظر شوراها و کمیته‌هایی که در جریان این انقلاب شکل گرفتند و سرکوب انقلاب بهمن بدون سرکوب آنان نه عملی بود و نه ممکن، بازگشت به گذشته‌یی است که در آینده اتفاق خواهد افتاد.
بازخوانی انتقادی این گذشته هم‌چنین تصویری از آینده به ما خواهد داد که در جریان آن چیزی شبیه برنامه‌ی عمل شکل خواهد گرفت. برای دفاع از دستاوردهای دگرگونی بنیادین هیچ راهی غیر از تمدید حضور مردم در سیاست وجود ندارد و شورا، با هر نامی که به وجود بیاید، تنها نهادی است که می‌تواند این حضور را تمدید و تکثیر کند. تنها با ترسیم یک سیمای مشترک از آینده است که پیوندهای مادی میان نیروهای مختلف شکل خواهد گرفت. متاسفانه سرکوب خونین جنبش چپ در دهه‌ی شصت و تداوم این سرکوب تا همین امروز و نیز بحران برآمده از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و بلوک شرق امکان شکل‌گیری یک تشکیلات سراسری انقلابی را از ما گرفته است. با این وجود باید گرد و غبار وضعیت را کنار زد تا سیمای راستین جنبش مردمی را دید. شعارهای ارتجاعی‌ای که این‌سو و آن‌سو سر داده می‌شود، بدون آن‌که نیازی به لاپوشانی آنها باشد، واکنشی است به استبداد حاکم و سیاست‌های تبلیغاتی آن. آنچه که هنوز فرصتی برای چپ محسوب می‌شود آنجایی است که سیاست ایجابی جنبش شکل می‌گیرد. آنجایی که بخش‌های سازمان‌یافته‌ی جنبش، که با اتکا به محتوای طبقاتی غیرقابل انکار آن روندی تکاملی و گسترش‌یابنده را طی کرده‌اند و خواهند کرد، در مورد آینده‌ی پیشِ رو تصمیم بگیرند که سیاست عرصه‌ی تصمیم‌ها و اعلام و اعمال آن است.
بازخوانی تجربه‌ی بهمن ۵۷ هم‌چنین به ما خواهد گفت اهمیت سازمان یافتن و سازماندهی برای حفاظت از دستاوردهای انقلاب تا چه اندازه ضروری بوده است و وظایف هر شکلی از سازمان‌یابی در دوران انقلاب چیست. آنهایی که بحران اصلی چپ را بحران مخاطب تلقی می‌کنند و برای جذب مخاطب ترجیح می‌دهند دیگر چندان هم چپ نباشند، با رجوع به تجربه‌ی بهمن ۵۷ خواهند دانست بدون یک سیاست ایجابی رهایی‌بخش و سازمان‌یابی حول آن، به رغم صدها هزار عضو و هوادار راهی گشوده نخواهد شد. ما و آنها خواهیم دید که در مقابل تلاش برای جذب فالوئر و مخاطب، سازمان‌هایی که صدها هزار هوادار در شهرها و روستاها، در خیابان داشتند هم بدون سیاست ایجابی رهایی‌بخش و بدون سازمان‌یابی مبتنی بر آن، در نهایت همه چیز را به سیاست رسمی باختند.
چنین است که به بحث گذاشتن تجربه‌یی سرکوب‌شده و البته شکست‌خورده در گذشته، در روزهای بعد از خیزش دی‌ماه به معنای به بحث گذاشتن روزهای آینده است. بحثی که نیازمندیم از همین امروز و همین حالا آن را آغاز کنیم، آن را ترویج کنیم و آن را سازماندهی کنیم.»
در این کتاب مصاحبه‌هایی را خواهید خواند با اعضای شوراها و کمیته‌ها در دانشگاه‌ها، مدارس، کارخانه‌ها، روستاها، پادگان‌ها، محلات، مناطق خارج از محدوده و نیز مصاحبه‌یی در مورد تفاوت شوراها از دیدگاه آیت‌الله طالقانی و تفاوت آن با شوراهای انقلابی. این کتاب باید به دست آنهایی برسد که این روزها باید آن را بخوانند. این امید ماست.
کتاب «تاریخ مفقود شوراهای ۵۷» بخوانید:
#منجنیق #کتاب #شورا
Forwarded from منجنیق
🔴 فلاخن دویست و هفدهم. وقتی که ماتم نگرفته‌ایم هم سازماندهی کنیم
چند نکته‌ی حیاتی در مورد قیام ژینا

در فلاخن دویست و هفدهم بر برخی نکاتی تاکید می‌کنیم که فرض بر این است برای نیروهای انقلابی بدیهی به نظر می‌رسند اما باید آن را به شکل یک دستورالعمل جدی، مبرم و ضروری، به ویژه در مقطع کنونی در دستور کار قرار داد و پیگیرانه انجام آن را پیش برد. در فلاخن دویست و هفدهم بر خصلت‌های سه مقطع ابتدایی قیام ژینا/ قیام زندگی، یعنی آغاز اعتراضات در کردستان، فراخوان جمعی از فعالین زنان و تداوم تجمع‌ها در دانشگاه می‌پردازیم و نشان می‌دهیم هر سه‌ی این مقاطع از خصلت کمابیش مشترکی بهره‌مند بوده‌اند که مسیر را برای نیروهای انقلابی روشن می‌کنند. در این فلاخن البته هم‌زمان به مبارزات توده‌ها که به راستی جانانه در مقابل نیروی سرکوب ایستاده‌اند و اعتلای مبارزات توده‌ای نیز پرداخته شده است. در فلاخن دویست و هفدهم تاکید می‌شود سوالی که نیروی انقلابی و جنبش کمونیستی باید بی‌رحمانه خودش را در مقابل آن قرار دهد این نیست که چگونه رژیم سرنگون می‌شود بلکه این است که چگونه در فواصل میان قیام‌ها و خیزش‌ها می‌توان به امکانات مادی سازمان‌یافته‌ای افزود که در قیام‌ها و خیزش‌های آتی اثرگذار باشد و نیز این سوال مبرم و ضروری که یک وضعیت انقلابی را چگونه می‌توان تمدید کرد. از این جهت بخشی از مبارزه‌ی جاری لزومن باید هم‌زمان امکانات آلترناتیوی رهایی‌بخش را نیز در درون خودش تعبیه کرده باشد. به همین دلیل به خصلت‌های لحظه‌ی قیام اشاره می‌شود و به امکاناتی که در این لحظه، و تنها در این لحظه نهفته است، به کیفیت افراد شرکت‌کننده در قیام که با کیفیت گذشته‌ی خودشان تفاوت دارد چون کیفیت قیام با کیفیت زندگی روزمره متفاوت است. و سرانجام صریح و روشن از لزوم تشکیل کمیته‌ها گفته می‌شود، نه در آینده بلکه دقیقن همین حالا و در اثنای قیام، هم برای تداوم مبارزه با جمهوری اسلامی و هم برای جلوگیری از قدرت‌گیری آلترناتیوهای ارتجاعی و برقراری آلترناتیوی رهایی‌بخش. در نهایت در فلاخن دویست و هفدهم تلاش کرده‌ایم نشان دهیم چگونه یک جامعه‌ی سازمان‌یافته و متحزب و مجموعه‌روابطی بیش و کم منظم و ازپیش‌موجود توانست نه تنها قیامی عظیم را تقویت کند بلکه سویه‌های مترقی و پیشروی آشکاری که در این قیام مشاهده می‌شود را نیز به میزان زیادی حاصل همین موارد می‌دانیم. و خواسته‌ایم در همین وضعیت پر هیجان به این بیندیشیم که اگر روابط بیشتر و منظم‌تری در کار بود، اگر بیشتر سازمان‌یافته بودیم، اگر کمیته‌هایی شکل گرفته بود که در محل کار و محل تحصیل و محل زندگی در روزهای پیش از قیام حضور داشت، قیام ژینا تا چه اندازه می‌توانست گسترده‌تر، عمیق‌تر و مترقی‌تر از امروز باشد. و بنابراین دستور کار امروز ما چیست وقتی عمیقن باور داشته باشیم نبرد امروز ما، هم‌زمان نبردی بر سر آینده است و در این نبرد تنها دشمن ما جمهوری اسلامی نیست.
فلاخن دویست و هفدهم را بخوانید:
#منجنیق #فلاخن