کتاب داستانی
@Metaprsian افسانه Thoth نشان می دهد که این کتاب در ابتدا در پایین رود نیل در نزدیکی Coptos پنهان شده بود، جایی که در یک سری جعبه قفل شده بود که توسط مارهایی محافظت می شد که هیچ کس نمی توانست بکشد.
شاهزاده شجاع مصر باستان Neferkaptah تصمیم گرفت آن را بازیابی کند. او با مارها جنگید و موفق شد آن را پس بگیرد، اما به مجازات دزدی او از توث، خدایان همسرش Ahwere و پسرش Merib را کشتند.
نفرکاپتا در نهایت خودکشی کرد و گفته شد که همراه با کتاب دفن شده است.
چند نسل بعد، قهرمان داستان، ستنه خمواس (شخصیتی بر اساس شاهزاده تاریخی خائم واست)، موفق می شود با وجود مخالفت شدید روح نفرکاپتا، کتاب را از مقبره نفرکاپتا بدزدد.
ستنه در نهایت با زنی زیبا آشنا می شود که او را اغوا می کند تا فرزندانش را بکشد و خود را در مقابل فرعون تحقیر کند.
او متوجه می شود که آنچه دیده بود در واقع توهمی بود که توسط نفرکاپتا ارائه شده بود و ستنه از ترس انتقام بیشتر تصمیم می گیرد کتاب را به آرامگاه نفرکاپتا برگرداند.
به درخواست نفرکاپتا، ستنه اجساد همسر و پسر نفرکاپتا را پیدا می کند و آنها را در مقبره نفرکاپتا دفن می کند که سپس برای ابدیت مهر و موم می شود.
این داستان منعکس کننده این باور مصر باستان است که دانش خدایان برای انسان های معمولی نیست.
قطعاتی در
برلین
پاریس
وین
فلورانس
کپنهاگ
نیوهیون (کانکتیکات - ایالات متحده)
اعتقاد بر این بود که کسی که مطالب کتاب را می خواند، ابزاری برای رمزگشایی و تسلط بر اسرار مربوط به زمین، دریا، هوا و اجرام آسمانی به دست می آورد.
همچنین هیئت علمی را اعطا کرد
همگون سازی زبان حیوانات
بازگرداندن زندگی به مردگان
پدر کلیسا، کلمنت اسکندریه ، در کتاب ششم اثر خود استروماتا ، از چهل و دو کتاب مورد استفاده کاهنان مصر باستان نام می برد که به گفته وی حاوی این کتاب است:
"کل فلسفه مصریان".
به گفته کلمنت، تمام این کتابها توسط هرمس (یک خدای یونانی از قبل موجود که یونانیها آن را به توت تشبیه میکردند و ادعا میکردند که خدای واحدی هستند ، نوشته شدهاند ، زیرا ویژگیهای مشابهی دارند، یعنی هر دوی آنها نوشتن را اختراع کردهاند). .