#سلمان و
#تقاضای #معجزه 👇شرق و غرب عالم را گرديد و به سد یاجوج و ماجوج رسيد، پس چگونه اين كار بر من سخت و دشوار است، در حالى كه
#من #امیرالمومنین و
#خليفه رسول خدا (ص) هستم. اى سلمان آيا قول خداى عزوجل را نخوانده اى آن جا كه مى فرمايد: داناى بر پنهانى، كه بر غيبش احدى را آگاه نمى كند، مگر آن كس را كه از فرستاده خود برگزيده باشد. گفتم: بله اى سرور من. فرمود: من
#مرتضاى از
#رسولم، كه خداوند عزوجل او (محمد (ص)) را بر غيبش آگاه ساخت. من عالم
#ربانى هستم. من كسى هستم كه خداوند، شدايد را برايم آسان ساخت و فاصله هاى دور را برايم در هم پيچيد (نزديك ساخت).
سلمان گفت: شنيدم صيحه زننده اى در آسمان فرياد مى كرد، در حالى كه صدا را مى شنيدم ولى شخص صدا كننده را نمى ديدم، و مى گفت: درود خدا بر تو؛ راست گفتى، راست گفتى، تو
#راستگوى #تصديق شده اى. سپس
#على (ع) به سرعت برخاست و بر اسبش سوار شد و من نيز همراه او سوار شدم و حضرت بر آن دو اسب صيحه اى زد كه در هوا اوج گرفتند و بى درنگ به دروازه كوفه رسيديم در حالى كه از شب حدود سه ساعت گذشته بود. حضرت به من فرمود: اى سلمان، واى و تمام واى بر كسى كه آن طور كه حق
#معرفت ما است، ما را
#نشناسد، و
#ولايت ما را انكار نمايد.
اى سلمان، كدام يكى افضلند، محمد(ص) يا سليمان بن داوود؟ گفتم: البته محمد(ص). فرمود: اى سلمان، آصف بن برخيا توانست تخت بلقيس را در يك چشم به هم زدن (از يمن به بيت المقدس) نزد سليمان بياورد و حال آنكه در نزد او پاره اى از علم كتاب بود؛ پس چگونه من نتوانم در حالى كه نزد من علم صد و بيست و چهار هزار كتاب است و خداوند بر شيث بن آدم (ع) پنجاه صحيفه نازل كرد، و بر ادريس سى صحيفه، بر ابراهيم بيست صحيفه و تورات و انجيل و زبور را نازل فرمود؟ گفتم: راست مى گويى اى سرور من؛ امام اين گونه است.
پس حضرت (ع) فرمود: اى سلمان، بدان همانا شك كننده در امور و علوم ما، همانند
#شك كننده در
#معرفت و
#حقوق ما است و همانا خداوند عزوجل ولايت ما را در جاى جاى كتابش واجب فرموده و در آن (قرآن) عمل به آن چه واجب است را بيان كرده ولى اين امر بر مردم مكشوف نيست.
✅ على(ع)والمناقب،ص17۷ - 172.
📚پایان
✅•┈┈••✾
☘🕊☘✾••┈┈•
@kalame_amiralmomenin•┈┈••✾
☘🕊☘✾••┈┈•