نشستی با حضور دکتر ایلخانی، استاد بازنشسته گروه فلسفه دانشگاه شهید بهشتی:
سرنوشت فلسفه یونان در جهان اسلام و جهان غرب
آیا فلسفه در جهان اسلام و در جهان غرب، تداوم فلسفه یونان است؟
این دو جریان فلسفی در مقابل یونان چه رهاورد جدیدی دارند؟
۷ آبان ۱۴۰۳، ساعت ۱۵
دانشگاه شهید بهشتی، دانشکده ادبیات
✦༅✿༅✦═༅༅═┅──
✍پینوشت:
پیشاپیش موضع و جواب کلی دکتر ایلخانی را میدانیم، اما این جلسه علمی خواهد بود اگر: استاد ایلخانی بصورت ریز به ادله بزرگترین تاریخ فلسفه پژوهان همچون اتین ژیلسون، دیمیتری گوتاس، هانری کربن و... بپردازند، ادله ایشان را ذکر کرده [دقیق و بدون ادعای کلی] و نقد نمایند، اینکه مخاطب داوری کند که نقد ایشان به ادله ژیلسون، کربن، و گوتاس وارد است یا نه مرحله بعدی خواهد بود.
آنچه تاکنون آفت اینگونه بحثها بوده آن است که استادِ سخنران صرفا به بیان برخی کلیگوییها میپردازد و با بیان برخی سخنان حماسی و شعارگونه علیه بعضی محققین غربی پرداخته، و مقداری نیز جهالت و نفهمی به منتقدینِ ایرانی فلسفه نسبت داده و جلسه را به پایان میبرد! این خلاصه اکثر جلساتی است که با این عنوان برگزار میشود. امید است استاد ایلخانی به شکل دیگری ورود کرده و با ارجاع دقیق به بیانات مخالفین فلسفه اسلامی به نقد آنان بپردازند.
همچنین امید است در بخشِ "فلسفه اسلامی در مقابل یونان چه رهاورد جدیدی دارد؟" به همان جمله کلیشهای و شعارگونه استاد مطهری که مدعیاند مسائل فلسفه یونان دویست مورد بود، و فلاسفه مسلمان آن را به هفتصد مسئله رساندند، اکتفا نکرده و کمک کنند دانشجویان فلسفه اسلامی بدانند این پانصد!! مسئله جدید که در فلسفه یونان وجود نداشته و فلاسفه مسلمان آن را بیان کردند کدامها هستند؟
همچنین لازم به ذکر است زمانی که استاد مطهری این ادعا را بیش از هفتاد سال پیش در ابتدای جلد اول اصول فلسفه و روش رئالیسم بیان نمودند بسیاری از آثار ارسطو و افلاطون و... نه به فارسی و نه به عربی ترجمه نشده بود؛ لذا لازم است استاد ایلخانی و دیگر اساتید که در دروس خود مکرر به این جمله استاد مطهری استناد میکنند اکنون بیان نمایند این پانصد مورد دقیقا از کجا بدست آمده و کدامها هستند؟
پست مرتبط:
https://t.center/kalam_shia/624