مردم همه میجهنمیدند!
شعر معروف ایرجمیرزا در مورد تصویر زن زیبا بر سردر کاروانسرا و واکنش متعصبان مذهبی را که خاطرتان هست؟ آن داستان احتمالا هیچگاه در واقع اتفاق نیفتاده، ولی مشابهش همین چند روز پیش در تهران اتفاق افتاد!
داستان از آنجا آغاز شد که "مخبر صادقی" در توئیتر
خبری هولناک را منتشر کرد: اینکه صاحب ساختمانی نمای ساختمان خود را صورتی کرده (عکسش
اینجا!). در تهران با آن ساختمانهای بیدروپیکر، با آن رنگهای طوسی و خاکستری و با آن همه بتن و شیشه و ساختمانهای زشت، با آن همه نمای "رومی" و رنگهای سرد، یک نفر جرات کرده بود نمای ساختمانش را صورتی کند!
خلاصه، معماری و هنر و شهرسازی "به سرعت برق" داشت از دست میرفت که کارشناسان رسیدند! فتوا دادند که چنین چیزی خلاف تمام قواعد و مقررات شهرسازی و نما است و تجاوز به حریم آنهایی است که از آنجا میگذرند و چشمشان به چنین صحنهی وقیحی آلوده میشود! بعضی دیگر از مومنین هم دلیل از شهرهای فرانسه و دانمارک و سوئیس آوردند که مقررات سفت و سخت برای ساختمانها و نماها وجود دارد، و نتیجه گرفتند که در تهران هم، باید قوانین "متخصصین" و "کارشناسان" برای نماها اعمال شود تا یک وقت شهر تهران زشت نشود!
خلاصه که همان روشنفکران و ملیگرایانی که به زاکانی و طیف زاکانی لقب داعش میدهند، فوری برای جلوگیری از جهنمیدنِ تهرانیها دست به دامان شهرداری همان جناب زاکانی داعشی شدند. در مملکتی که برای کوچکترین کار اداری چند ماه باید صرف کنید، ظرف دو روز با استفاده از زور همان شهرداری زاکانی، مالک را مجبور به زدن داربست برای رفع آن تصویر وقیح کردند! ظرف دو روز! سریعتر از واکنش مومنان داستان ایرجمیرزا به نقاشی زن بر سردر کاروانسرا.
@jenabegav