View in Telegram
اریک برن میگه: «لحظه‌ای که دغدغه پسرک این شد که کدام‌يک زاغ کبود است و کدام‌يک گنجشک، او ديگر نمی‌تواند آنها را ببيند يا آوازشان را بشنود» 🔺لحظاتی به جمله بالا فکر کنین🔺 اریک برن در جمله فوق کودکی را مثال میزند که با شوق و حیرت در حال لذت بردن از دیدن و شنيدن نوای پرندگان است.. پدرش از راه میرسد و نام پرندگان را به او آموزش میدهد. از آن لحظه به بعد، آن موجود حيرت‌انگيز ديگر «فقط» يک گنجشک است و آن نوای شگفت‌انگیز هم فقط صدای یک گنجشک است. ديگر چيزی از آن تجربه شگفتی باقی نمانده است. آحرين بار کی جذب صدای گنجشک شدید؟ آخرين بار کی غرق تماشای برگ‌های بالای درخت چنار یا جزئیات شکل پوست آن شديد؟ نام‌گذاری برای بشر با «شگفتی‌زدایی» همراه است. روی چیزها نام میگذاریم تا بشناسیمشان یا در واقع فکر کنیم که میشناسیمشان و چیزهای مهمی نیستند. همين کار با تمام فوايدش برای پیشرفت دانش و فناوری، ما را از تجربه‌های واقعی محروم می‌کند. سهراب سپهری چه زیبا سروده: «نام را باز ستانیم از ابر از چنار از پشه از تابستان روی پای تر باران به بلندی محبت برویم در به روی بشر و نور و گیاه و حشره باز کنیم..» سهراب سپهری هم از ما دعوت میکند که نام را بازستانیم تا شگفتی هر درخت چنار را از نو تجربه کنیم.. دوباره از نو کودکی کنیم... درباره انسان‌هایی که فکر میکنیم میشناسیم هم همین‌طور.. فارغ از پیش‌داوری‌هایمان درباره «احسان»، به او به عنوان موجودی شگفت‌انگيز نگاه کنيم و به دور از باورها و فیلترهایمان، او را تجربه کنیم. دعوتتون می‌کنم به این تمرین که دوباره، به آنچه پیش روی شماست مثل یک کودک و با شگفتی و لذت نگاه کنید❤️ ✍️ احسان ریاضی اصفهانی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Find friends or serious relationships easily