* لی چانگهو با ۱۰۰ میلیارد دلار یا بیونووک سوک بیکار * یوکی : من بیون وو سوک بیکارو انتخاب میکنم چون خودم میتونم پول در بیارم لیز / یون : اوههه پشمامم wooww یون : من لی چانگ هو با ۱۰۰ میلیارد دلار یوکی : پول برات مهمه ؟ / یون : اره پول برای من مهمه لیز : من بیون وو سوک رو انتخاب میکنم چون میتونم پتانسیل اونو پیدا کنم و اون بالاخره یک روز پول در میاره یوکی : اوه تو خیلی باهوشی یون : اگه اینجوریه منم بیون وو سوک انتخاب میکنم
یون : اما خب درواقع نمیدونم چجوری درام بزنم الان دارم یاد میگیریم ( صدای طبل ) تا این حد بلدم یوکی : زودتر یاد بگیر لیزم بلدم و فقط تو موندی بعد باهام تماس بگیرید و بیاین انجامش بدیمم
لیز : ما سه نفر یک کلب استیج داشتیم اگر بخواید دوباره انجامش بدیم دوست دارین چیکار کنیم؟ یوکی : درسته چرا چرا چرا دوباره نداریم؟؟؟ یون : اخرین باری که اجرا کردین اهنگ قدیمی بود یوکی : اما من واقعا دوسش داشتم چون y2k ترند بود یون : دوست دارم یک اجرای راک باشه و من درام بزنم یوکی : اوههه. لیز تو ام ساز میزنی؟؟ لیز : من میتونم پیانو بزنم یون : لیز با پیانو و یوکی گیتار میزنه یوکی : اوه ما واقعا day3هستیم ( اشاره به بند day6 )
یون : من همیشه میخواستم که به لیز نزدیک بشم چون زنامی که عکساش برای اولین بار منتشر شد اعضا و استف ها مدام میگفتن که لیز شبیه منه. من حتی پوز دقیقشم یادمه چون چندین بار عکسو دیدم.
بعد از اینکه یون گفت یوکی بایسشه لیز پرسید پس بین اونو و یوکی کدوم مورد علاقشه ( 😭 ) یون : نمیتونم انتخاب کنم!!!!! واقعا نمیتونمم یون : یوکی اولین کسیه که بعد از اینکه آیدل شدم باهاش تماس گرفتم و لیز اولین آیدلیه که باهاش صمیمی شدم یوکی : پس هر دوی ما افراد مهمی برای تو هستیم یون : درسته شما برام من با ارزشید
یون : اولین باری که یوکی رو توی کیوب دیدم نتونستم شمارشو بگیرم اینو الان میگم چون حس میکنم اگه اون موقع شمارشو میگرفتم ناراحت میشد یوکی : چی؟؟ من ؟؟؟ اما حق با توعه منم اگه تو شمارتو با لیز رد و بدل میکردی منم شمارشو داشتم ولی خودم نمیتونستم بگم چون نگران بودم لیز احساس بدی کنه من و لیز بهم نزدیک نبودیم و فکر میکردم برای لیز ترسناک باشه یون : ولی برای لیز تو راه لیز رو توی آسانسور دیدم پس تمام جراتمو جمع کردم و ازش پرسیدم که میتونم شمارشو داشته باشم یا نه لیز : درسته یون اول نزدیک شد
یوکی : از اونجایی که الان همه باهم دوستیم باید یک گروه چت بزنیم یون : ولی قراره دیدن همدیگه سخت باشه اگه من پیام بزارم ' بیاید همو ببینیم ' لیز قراره پروموشن هارو انجام بده و یوکی توی چینه پس نمیشه یوکی : نه نه ما میتونیم همو ببینیم
یون : هر دوتون شماره همو ندارید ؟؟ برای نزدیک شدن بهم دیگه باید باهم توی تماس باشیدد یوکی : پس از این برنامه به عنوان شانس استفاده میکنم و شماره لیزو میگیرم لیز : اهوم عالیهه * لیز کاغذ میاره تا یادداشت کنه * یوکی : شماره تماسمو نمیتونی بفروشیی لیز : اوه البته که نهه یون : با اینکه شمارشو دارم ولی بازم حسادت میکنم لیز : این عالیه تبادل شماره ها
یون : چرا مارو دعوت کردی اونم بعد از دو سال ؟؟ یوکی : این همه ایدل هست این همه اونی و دونسنگ هست که تو دوسشون داری پس چرا مارو دعوت کردی ؟؟ لیز : یون کسیه که قبلا میشناختمش و میخواستم بیشتر آشنا بشیم و برای یوکی اونی میخوام که بهت نزدیکتر بشم یوکی : باعث افتخاره / یون : دوسش دارم یوکی : من واقعا ممنونم چون اگر اینطور نبود دیگه چه زمانی پیش میومد که بتونیم نزدیک بشیم