×تا جایی که من شنیدم؛ بیشترین مشکلتون از وقتی
شروع شد که سرِ زایمانِ تو آرمان دیر رسید چون تو
ترافیک بود.
+نه نه، تو ترافیک نموند. تمامِ مدت دمِ درِ بیمارستان وایساده بود جرئت نکرد بیاد تو.
میدونین چرا؟ چون از مسئولیتِ پدر شدن ترسید!
چیه؟ چرا اینجوری نگام میکنی؟
مگه این حرفا رو خودت پیشم اعتراف نکردی؟ بگو دیگه!
به تراپیستتم دروغ میگی؟!•افعی تهران/۱۴۰۲