محیطبان، سیاستمدار، یا اقتصاددان؟
🍀 به دلیل ماهیت بینابینی و چندوجهی اش، این مسأله همواره مطرح بوده است که اساسا سازمان محیط زیست را باید به دست چه متخصصی سپرد؟
✅ سه گزینه همواره بیش از دیگر گزینه ها مطرح بوده اند:
🔸یک مدیر زیستگاه یا حیات وحش (محیطبان) قهار با پشتوانه اعتبار درون سازمانی و آشنایی با تمام زوایا و مشکلات سازمان.
🔹یک سیاستمدار دارای قدرت لابیگری و بسیج منابع خارجی برای سازمان.
🔸یک متخصص اقتصادی آشنا با سیستم (اینکه اقتصاد چگونه کار می کند و چه اثری بر محیط زیست دارد) و دارای توانمندی تاثیر بر اقتصاد کلان.
[لازم به توضیح است که اگرچه نگاهی به فهرست رؤسای پیشین، نشان می دهد که غیراز چند مورد معدود، این سازمان تحت مدیریت افراد"بی ربط" (از فاطمه جوادی و معصومه ابتکار گرفته تا منافی و میرزاطاهری) بوده است، اما همچنان این امید وجود دارد که انتخاب رئیس سازمان، با معیارها و رویکرد معقول صورت گیرد.]
▪️از نظر من، آشفتگی شرایط محیط زیست این امکان را سلب کرده است که انتخاب رئیس سازمان را از منظر هنر استراتژی کلان بررسی کنیم.
به بیان ساده تر، برای فردی که دارد از گرسنگی تلف می شود، دیگر میزان کالری و نوع و کیفیت تزیین غذا اهمیت ندارد. همین که شکماش سیر شود کافی است.
▫️بدین ترتیب، حضور هرکدام از افراد با تبحر بیشتر در یکی از شاخه های بالا، میتواند منشأ خیر باشد با این تفاوت که انتخاب از گروه اول و دوم، به معنی اولویت داشتن دغدغه های صنفی و سازمانی و گروه سوم، دغدغه های خالص محیط زیستی است.
❗️اما به نظرم می رسد در کنار معیارهای ایجابی، بایستی حتما به چند معیار سلبی هم در این انتخاب حساس توجه کرد و اطمینان حاصل نمود که کاندیداها از آن ویژگی ها بری باشند:
١. نداشتن سابقه یا شائبه رفتار خارج از عرف و انتظارات اخلاقی جامعه: نباید از یاد برد که سازمان محیط زیست با انگ طاغوتی در آستانه انحلال قرارداشت. بدین ترتیب رئیس (بخصوص اگر از بدنه سازمان باشد) نه تنها بایستی از ظن هرگونه رفتار غیراخلاقی به دور باشد، بلکه حتی سابقه ای از حرکتهای نامطلوب از او گفته نشود.
اگرچه به دلیل فضای حاکم بر مجموعه، برخی رفتارها مثل گعده و قلیان کشی با همکاران یا رفتار و گفتار نسنجیده ممکن است برای برخی عادی به نظر آید اما دیگر زمانه ما، زمانه این حرکات نابالغانه نیست و چنین افرادی بایست، با انصراف از کاندیداتوری، از ورود سازمان به بحران دیگری جلوگیری کنند چرا که این نوع سوابق، آنان را در مقابل همکاران خود در موضع ضعف قرار خواهد داد.
٢. نداشتن بده بستان سیاسی با ذینفوذانی که سایه سنگین آنها بر کارگروه محیط زیست مشهود بود (بخصوص دو رئیس پیشین سازمان).
٣. نداشتن سابقه ستیز با افکار عمومی و تشکلهای غیردولتی مثلا با عدم شرکت در گفتگو با رسانه ها یا سوگیری های غیرسازنده، کم اثر یا مخرب در قبال مطالبه گران محیط زیست.
۴. نداشتن سابقه یا ظن به فساد مالی و مدیریتی و تضییع اموال عمومی.
۵. نداشتن سابقه بدرفتاری با همکاران و زیردستان.
۶. نداشتن سابقه تایید یا امضای هرگونه طرح مخرب محیط زیست.
٧. نداشتن سابقه ترک فعل یا کم کاری در مورد بحرانهای بزرگ محیط زیست.
٨. نداشتن سابقه بکارگیری نزدیکان.
٩. نداشتن روحیه عقب نشینی و مماشات.
١٠. نداشتن سابقه خود-اپوزسیون-پنداری پس از اتمام دوره مناصب پیشین.
١١. نداشتن سابقه تفکر مندرس، خطی و ساده انگارانه نسب به پدیده های کلان (مثلا متهم کردن یک امر کلیشهای اقتصادی یا اجتماعی بعنوان مشکل اصلی محیط زیست، یا نداشتن سابقه مدیریت و برنامه ریزی نتیجه-محور، یا ناتوانی در ارايه برنامه با محتوای عددی و قابل احصاء).
امید است با دغدغه علاقمندان محیط زیست، این بار فردی توانمند و "باربط" را بر مسند سازمان محیط زیست ببینیم.
صابر معصومی
کانال
گفتمان آب، توسعه و محیط زیست