قومگرایی و دگرستیزی / ۱
🔹 از دیدگاه هگل (فیلسوف برجستهٔ غربی): «"دیگری" است که "من" را تعریف میکند[1]». آگاهی به خود و کسب خودآگاهی، در نتیجهٔ رویارویی با "دیگری" است که منجر به کسب خودآگاهی میشود. سارتر (فیلسوف اگزیستانسیالیست) بر این باور است که، "ما" نیازمند "دیگری" جهت بازتعریف خود هستیم و دیگری بخشی از وجود ماست. زیرا در جهانی زندگی میکنیم که بودن با دیگری یکی از اولویتهای ماست و انسان پیوسته با دیگری زندگی میکند: «وجود دیگری به همان اندازه برای ما مسلم است که وجود خود ما[2]».
🔹 در تقابل با دیگری، نخست باید بدانیم که او هم فارغ از هر نوع دستهبندی، انسانی است همچون ما. دیگری نه برتر از ما است و کمتر از ما. اگر این را بپذیریم، دیگران را افرادی همچون خود میدانیم و اینجاست که متوجه خواهیم شد دیگران بازتابی از ما هستند و همانند ما حق و حقوقی دارند. پدیدار شدن این نگرش باعث میشود تا در ذهن ما، انسانهای دیگر، بیچهره نباشند و از آنان غافل نشویم. مادامی که با دیگران چهرهبهچهره بشویم آنگاه درمییابیم شد که شناخت و دورنمای ذهنی که از او داشتهایم چهقدر اشتباه بوده و این چهرهبهچهره شدن و دگراندیشی و همذاتپنداری، ما را به صلح و عدم خشونتورزی فرا میخواند.
🔹 تمامی ساختارهای تمامیتخواه و دگرستیز همچون فاشیسم، نازیسم، بنیادگرایی مذهبی، ناسیونالیسم افراطی و بلشویسم برآمده از نگرشهای دگرستیزانهای هستند که دیگران را دشمن و اهریمن میپندارند و با این عقیده، هرگونه جنایتی علیه دیگران را برای خود آسان میسازند. حتی شکلگیری چنین جنبشهایی هم بر پایهٔ ایجاد نفرت و ترس از دیگران است که در گام بعدی، افراد متنفر و هراسان را برای محافظت از دشمن خیالی، به سوی خود میکشاند و آنان را در زیر سایهٔ افکار شوم خود متحد میکند. چرا که داشتن دشمن، زمینهای برای اتحاد است و اگر دشمنی در کار نباشد، کافیست آنرا در ذهن مردم ایجاد کنید.
🔹 همانگونه که روشن شد، تمامیتخواهان از دیگران انسانیتزدایی میکنند و آنان را افرادی پست و فرومایه میدانند. یعنی روحزدایی، شخصیتزدایی و انسانیتزدایی از دیگران تا زمینهٔ هرگونه خشونتورزی علیه این دشمنان خیالی و اهریمنان ناواقعی را بسازند. افراد و مردمی که در دام تمامیتخواهان میافتند، خود از دیگر قربانیان این نگرشها هستند. چرا که نظامهای توتالیتر آنها را وادار به پیروی بی چون و چرا میکنند که لازمهٔ آن، فرمانبرداری بدون تفکر است. اگر از آنان فرمان نبرید، شما را افرادی خائن به ارزشهای مقدس و نافرمان میشمارند که بدترین مجازات را علیه شما در پی دارد. بنابراین در حالی که اراده و تفکر شما را نابود میکنند، از "شما" نیز مانند "دیگران" انسانیتزدایی میشود و در نهایت تبدیل به بردگانی دیگر برای آنها میشوید.
1- عبدالاله بلقزیز، عرب و مدرنیته، ترجمهٔ سیدمحمد آل مهدی، (تهران، نشر علمی و فرهنگی، ۱۳۹۶)، ص۴۷.
2- ژان پل سارتر، گوشهنشینان آلتونا، ترجمهٔ ابوالحسن نجفی، (تهران، نشر نیلوفر، ۱۳۸۶)، ص۵۷.
🟣 @PardanShah