این مساله ریشههای روانشناختی، اجتماعی و فرهنگی عمیقی دارد. برای پاسخ ، ابتدا باید به چند مولفه کلیدی توجه کنیم که در تحلیل رفتار جوامع قبیلهای و تمایل آنها به برجستهسازی پیشامدرن به چشم میخورد:
〽️پاسداری از هویت فرهنگی و ستیز با تهدیدات مدرنیته
یکی از دلایل اصلی که جوامع قبیلهای به تأسیس و حفظ هویت فرهنگی خود با تاکید بر عناصر پیشامدرن میپردازند، تهدیداتی است که مدرنیته به آنها وارد کرده است و مدرنیته در ایران به زبان فارسی عرضه شده است .
تجزیهطبی و قبیلهگرایی جلوهای از ترس انسان قبیلهای از مدرنیته است . به همین دلیل، تکیه بر پیشامدرن و نمایاندن آن بهعنوان برتر و اصیلتر، روشی برای مقابله با تهدید مدرناسیون است. برای مثال، لباسهای سنتی، موسیقی و مراسمهای دینی یا اجتماعی ممکن است بهعنوان نمادهایی از مقاومت تلقی شوند.
〽️تصویرسازی از "اصالت" و "طبیعت"
در جوامع قبیلهای، مفاهیم «اصالت» و «طبیعت» بهطور نزدیکی بههم پیوند خوردهاند. این جوامع اغلب مدرنیته را نشانهای از مصنوعی بودن، فاصله گرفتن از طبیعت و تغییرات فرهنگی تحمیلشده میدانند. در مقابل، پیشامدرن در نظر آنها به نوعی با «اصالت» و «زندگی طبیعی» مرتبط است. وقتی یک جامعه قبیلهای به اینگونه فرهنگها و آداب کهن میپردازد، آن را بهعنوان برتری در برابر مدرنیتهای میبیند که بهطور بالقوه میتواند به نابودی فرهنگ و زندگی طبیعی منجر شود. این تصویرسازی، در واقع بخشی از واکنشهای آگاهانه یا ناخودآگاه این جوامع به مدرنیته است که به نظر آنها موجب بحران هویت و تغییرات بنیادین در ساختار اجتماعی و انسانی میشود.
〽️افسردگی هویتی و احساس بیقدرتی
ضربتی که جوامع قبیلهای ایران از مدرناسیون خوردهاند هنوز تازه است ،ایرا که تا پیش از دولت مدرن نه شبیه یک کشور بلکه به چراگاه دام ها ایلات و عشایر میماند و روشنفکران مشروطه خواستار تخته قاپوی عشایر و خلع سلاح آنها شدند .
بنابراین مدرنیته برای آنان منبع احساس بیقدرتی و تهدید است. در چنین شرایطی، تمایل به برتری دادن به پیشامدرن میتواند در واکنش به این احساس بیقدرتی شکل بگیرد. این جوامع بهدنبال حفظ افتخار و شأن فرهنگی خود در برابر نهادهای مدرن هستند که بهطور بالقوه میتواند قدرت اقتصادی، سیاسی و فرهنگی آنها را تهدید کند. در نتیجه، تأکید بر پیشامدرن بهعنوان یک نماد از قدرت و هویت فرهنگی، تلاشی ناخودآگاه برای بازسازی عزت نفس است.
〽️آرمانگرایی و بازگشت به گذشته
بسیاری از جوامع قبیلهای ممکن است در فرآیند مدرنسازی، بهدنبال هویت خود و آرمانهای تاریخی یا ایدهآلی از گذشته باشند. در چنین وضعیتی، تاکید بر پیشامدرن نهتنها بهعنوان دفاع از سنتها، بلکه بهعنوان یک تصویر آرمانشهری از گذشتهای گمشده و ایدهآل است که در آن عدالت، برابری و پیوند با طبیعت بهوضوح برقرار بود. این نگاه به گذشته بهعنوان یک دوره طلایی، ممکن است بهطور ناخودآگاه بهعنوان یک واکنش به مشکلات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی مدرنیته باشد.
@iranban_kord