View in Telegram
حالت‌های روحانی در موقعیت‌های حساس امشب حوصله‌ی مطلب نوشتن نداشتم. بس که حرص می‌خورم به فقر نوشتن رسیده‌ام. این روزها احساس می‌کنم در بد جای ایران زندگی می‌کنم. اینترنت مدام قطع می‌شود. شب هنگام دلشوره می‌گیرم نکند ساعت، دو صفر را نشان دهد و مطلبم هوا نشود. باورتان نمی‌شود از خانه تا سر کوچه به فاصله‌ چند دقیقه تفاوت فور جی با صفر جی گوشی از زمین تا آسمان است. اما همین چند دقیقه شده مخلِ آسایش روانی من. می‌گویند خانه در نقطه‌ی کور قرار گرفته است. تا الان فکر می‌کردم در بهترین جا زندگی می‌کنیم. نگو خانه نابینا بود و چشم‌ مارا هم‌کور کرد. این چه خانه‌‌ای است. نکند دشمن مخفی در خانه داریم و خبر نداشتیم. هر شب دست بدعا برای ارسال و یا خاندن مطالب دوستان جوری انرژی مصرف میکنم که یک حالت روحانی عجیبی در خودم احساس می‌کنم. هاله‌ای سرخ‌فام دور سرم می‌چرخد. واقعن دعا کردن حس و حالم را دگرگون کرده است. بعضی وقتها خون جلوی چشمانم را می‌گیرد. من و گوشی، نت و دیوار، آماده‌ی حمله هستیم. دیگر لات بازی بلد نبودم آن هم به یُمن خانه‌ی ارواح یاد گرفتم. لعنت به شیطان. خدا کند اراجیف مغزم تراوش نکند وگرنه آن روی سگش بالا می‌آید. اصلن این حرفها را ول کنید. چه خبر از کجا؟ امروز چه آموختم؟ یاد گرفتم بجای زر زدن زودتر مطلبم را بنویسم و هوا کنم. پ.ن‌. من تنبل نیستم، فقط ماشالله دوستان بسیار زرنگ‌تری دارم.
Telegram Center
Telegram Center
Channel