سارق ادبی یا دزد هنری
امروز را با انرژی خوبی آغازیدم. دیروز از طریق کانال همسفران وارد کلاس مینی دوره رایگان داستان نویسی شدم، البته کلاس آنطور که باید پیش نرفت. چون پیشی کوچولوی شیطون بلای استاد رفته بود تو کوچه زیر یک ماشین و بیرون نمیآمد، وقت داشت میگذشت، خانم استاد گفتن یکاثر از خودتون بفرستید تا نقاط ضعف و قوت آن را بازگو کنم. شنيديد میگویند مُفت باشه کوفت باشه. من هم وسوسه شدم و یکی از مطالب کانالم را ارسال کردم. چند لحظهای منتظر ماندم خبری از بازخورد نبود. دیر وقت بود و من هم بسیار خسته. از گروه خارج شدم. از آنجایی که این شبها خاب زده شدهام با جنهای درونم بحث و مشاجرهای را شروع کردم. اما شیطان رجیم گفت برو ببین دیدگاهی برایت گذاشته یاخیر. بله بازخورد استاد برای من بسیار خوشایند بود. و کمی به خودم مفتخر شدم. البته فقط تعریف نکرده بودند ایراد هم بجا گرفته بودند. برای من خیلی دلگرمکننده بود. خوش و خرم تشکری کردیم و از گروه خارج شدم. چند ساعت خیلی راحت خوابیدم. اما یک حسود خانم تازه به دوران رسیده فکر کنم تا صبح نخوابیده بود.
امروز صبح رفتم سراغ گوشی حلقهی داری بدون بازپرسی بر گردنم زده بودند. محاکمهای ناعادلانه و یکطرفه. چه تهمتها که نزدند.
ای دزد، ای سارق، ای بیسواد، تو چه حقی داشتی مطلب مرا دزدیدی، چه پرویی، به تو نمیگویند نویسنده تو یک دزدی. استاد این سارق را باید به زندان بباندازید. خلاصه در شک و تردید و بدنبال سارق میگشتم که کاشف به عمل آمد دزد خود بنده هستم. کرک و پَرم که ریخت شاخ و دُم هم در آوردم. من کی دزد شدم که خودم نفهمیدم. یارو خیلی شیک و مجلسی هر چه از دهانش درآمد زد.
نمیدانم چه حسی پیدا کردم. حس دزد را تا بحال تجربه نکرده بودم. از خودم و این جماعت بی منطق حالت تعمل گرفتم. چطور ممکن است شخصی اینقدر گستاخ و بیشعور باشد که مطاب روزانهام را به خودش نسبت دهد و بگوید تو مطالبم را دزدیدی. خوب است حالا نویسنده هنوز نشدیم. وگرنه واویلا چه کسی میتواند زیر بار حماقت اینها کمر راست کند.
دلمگرفت. اما نه از دست آن آدم احمق. از این دنیای وارونه که هر چه مثبت میاندیشی یک عده مثل دیوانهها فقط ضد حال میزنند.
مطلب کانال خودم مال بیشتر از یکماه پیش، نه تو را دیدهام ونه کانالت را. آخر چطور ممکن است من نوشته شما را دزریده باشم. حقاش بود فحشش میدادم اما همسرم گفت از اسم سگ سوءاستفاده نکن که سگ خیلی مهربان و با وفا است. البته بلافاصله از کانال لفت دادم. ولی امکان دارد یگ دفعه بیاید اینجا و حرف مُفتی بزند. والله بخدا عجب گیری کردهایم عنتر خانم.
امروز را چطور گذراندید؟ مانند یک دزد سرکش