کرونا و جهانی شدن!!
پاندمی ویروس منحوس
#کرونا به دلیل نوع عملکرد و شیوع وسیع و گسترده و از همه مهمتر عدم شناخت دقیق از زوایای مرموز ویروس
#کووید_۱۹ از همان ابتدا با تعجب و شگفتی محافل علمی و به ویژه پزشکی و درمانی واقع شد و تلاش های بسیاری برای یافتن درمان و واکسنی مطمئن برای این ویروس آغاز شد که تاکنون نتیجه قطع نداده است. اما از منظر جامعه شناسی سیاسی و بررسی تاثیر مسائل و رویدادهای اجتماعی بر زندگی انسان ها می توان به نکات قابل توجه و تاملی در باره این
#پاندمی عجیب دست یافت. یکی از دستاوردهای پاندمی کرونا ایجاد
#شکاکیت در باورها بود که به طور غیر مستقیم انسان را شدیدا وابسته و نیازمند به
#علوم_تجربی کرد و به طور شگفت آوری تمام دنیا با زدن ماسک و فاصله گذاری اجتماعی و درد و تغذیه و روش مشترک و
#همسان، چشم به معجزات علم تجربی دوختند. همانگونه که واژه پاندمی به معنای جهانگیری یا دنیاگیری است، تاثیر این شکاکیت و وابستگی بیش از وصف به علوم تجربی، منجر به مطالبه عمومی برای نوعی
#گلوبالیسم یا
#جهانی_شدن شده است و این همسانی در رفتار و دغدغه و مطالبه به عنوان یک رهیافت نوین جهانی قابل مطالعه و بررسی است. درواقع نتیجه محتوم و قطعی پاندمی ویروس
کووید 19 می تواند زمینه سازی تلاش برای مطالبه عمومی جهانی شدن با طراحی نظامی خاص برای اهدافی مشخص و جهانشمول باشد. به این گفته فرانسیس
#فوکویاما نظریهپرداز پایان تاریخ و از اساتید شناخته شده دانشگاه جانز هاپکینز آمریکا در مطلبی که بهار امسال و تنها چندماه پس از پاندومی کرونا برای نشریه فارین افرز نوشت دقت کنید، لطفا دقتی که همراه با حواشی مهمتر از متن انتخابات اخیر آمریکا باشد:
"ادامه همهگیری کرونا میتواند به سقوط نسبی ایالات متحده، ادامه فرسایش نظم لیبرالِ بین الملل و تجدید حیات فاشیسم در سرتاسر دنیا بیانجامد. از سوی دیگر، همهگیری میتواند تولد دوباره لیبرال دموکراسی را رقم بزند، ساز و کاری که بارها با بدگمانیها روبرو شده است و این بار با ظهورش نوید بخش انعطاف و حیات دوباره است. این بیماری همه گیر همه جا را شفاف کرده است. ناکارآمدیها، ضعفها، شایستگیها و کارآمدیها بیش از هر زمان دیگری به چشم می آیند. شکاف بین ثروتمندان و فقیران بیشتر شده و عمیقتر هم خواهد شد. با هم بودن و همبستگیهای اجتماعی میتواند حمایتهای اجتماعی سخاوتمندانه ای را ایجاد کند. درست مانند رنجهای مشترک ملی بعد از جنگ جهانی اول و رشد و رفاهی که در دهههای ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ رقم خورد.اینها شاید به یک ایدئولوژی نئولیبرالیسم شدید منتهی شود که بسیاری از اشکال مالکیت و مقررات دولتی را بر نمی تابد."