🔺در تاریخِ فکر و اندیشهی ما، هرگز کسی مانند شاهرخ مسکوب این مهمترین روشنفکر معاصر ایران، در «سوگ سیاوش» آن اسطورهی پاک و مغموم ننشسته است، شاهرخِ تنها، او که روزگاری به جبر، احاطه شد میانِ دهشتِ غربت، پیشتر در سوگِ فرزندِ کیکاووس آن چهرهی ضدِ جنگ که در غربت کشته شد، بر مفاهیم عدالت گریسته بود؛ و چه گریستنی؟!
مسکوب در جهانِ ناسپاس و سفله، پیوسته در جستوجوی عدالت اجتماعی، فرهنگ و اخلاق بوده است، این را همنسلهایش گفتهاند آنها که این یکهتازِ «جستارنویسی فارسی» را از نزدیک دیده یا با او زیسته بودند، گفتههایی که نیاز به سند ندارد، چه آنکه میراثِ مکتوب مسکوب مملو است از انگیزههای شگرفش به حقیقت، عدالت، اخلاق و فرهنگِ ایرانی و لابد هم اینها بودند که او جوانیاش را گذاشت برای
مبارزه و سیاست.
شاهرخ مسکوب چهرهی بیبدیل و مهمی است، روشنفکری نایاب. بیش از اهمیتِ چهرهی او، کارِ فکریاش است که اهمیت دارد؛ آنچه در گسترهی اندیشهی ایرانشهری قابل بررسی است، و پیوند خورده با هویت و فرهنگِ بومی-ملی...
حامد داراب
▪️متن کامل این نوشتار را در روزنامهی آفتاب یزد در
این لینک بخوانید
www.hameddarab.com