فردا درختیست
فردا درختیست
شاخهها تنیده به سوی ماه
این که میسُرَد و سَرد
روی عقیقِ شیبهای نرم
حال چه زیباست
از این همه درد
نزدیکتر به من تو کدامی
پاییزْ ملکوتِ تو باد
از این همه پرندهی مشکوک
روزها که به خاک میافکنی
عشق بزرگ را چه به سر رفت
جهان به ساحلش تنها میزارد میزارد
آه اگر باد زمزمهام را ورق زند
یا که دریام به خاطر سپارد باز
میوهی رسیده هنوز طعم دهان ولرم تو دارد
شب چون مارانه از راه رسد
جهانم را بزرگ خواهم گرفت
ای سایهی رسا که مرا میپوشانی
آن سان که مرا
بمیرانی
درختیست فردا
ـــ قاسم هاشمینژاد، تکچهره در دو قاب، بازنشر اینترنتی آوازهای رهائی.