#سعدى بزرگ با قصيده مشهور
"اى كه دستت مى رسد كارى بكن
پيش از آن كز تو نيايد هيچ كار"
و تقديم آن به امير
#انكيانو نكات شگفتى را به اميران پادشاهان و حاكمان به منظور خدمت به مردم ياد آورى مى كند كه خواندنِ اين قصيده ى سراسر عبرت
براى حاكمان و متوليان امور در هر دوره اى ضرورى است
"خسرو عادل امیر نامور
انکیانو سرور عالی تبار"
#فردوس_حاجيان 🕊💫🏛بس بگردید و بگردد روزگار
دل به دنیا درنبندد هوشیار
ای که دستت میرسد کاری بکن
پیش از آن کز تو نیاید هیچ کار
اینکه در شهنامههاآوردهاند
رستم و رویینهتن اسفندیار
تا بدانند این خداوندان ملک
کز بسی خلقست دنیا یادگار
اینهمه رفتند و مای شوخ چشم
هیچ نگرفتیم از ایشان اعتبار
ای که وقتی نطفه بودی بیخبر
وقت دیگر طفل بودی شیرخوار
مدتی بالا گرفتی تا بلوغ
سرو بالایی شدی سیمین عذار
همچنین تا مرد نامآور شدی
فارس میدان و صید و کارزار
آنچه دیدی بر قرار خود نماند
وینچه بینی هم نماند بر قرار
دیر و زود این شکل و شخص نازنین
خاک خواهد بودن و خاکش غبار
گل بخواهد چید بیشک باغبان
ور نچیند خود فرو ریزد ز بار
اینهمه هیچست چون میبگذرد
تخت و بخت و امر و نهی و گیر و دار
نام نیکو گر بماند ز آدمی
به کزو ماند سرای زرنگار
سال دیگر را که میداند حساب؟
یا کجا رفت آنکه با ما بود پار؟
خفتگان بیچاره در خاک لحد
خفته اندر کلهٔ سر سوسمار
صورت زیبای ظاهر هیچ نیست
ای برادر سیرت زیبا بیار
هیچ دانی تا خرد به یا روان
من بگویم گر بداری استوار
آدمی را عقل باید در بدن
ورنه جان در کالبد دارد حمار
پیش از آن کز دست بیرونت برد
گردش گیتی زمام اختیار
گنج خواهی، در طلب رنجی ببر
خرمنی میبایدت، تخمی بکار
چون خداوندت بزرگی داد و حکم
خرده از خردان مسکین درگذار
چون زبردستیت بخشید آسمان
زیردستان را همیشه نیک دار
عذرخواهان را خطاکاری ببخش
زینهاری را به جان ده زینهار
شکر نعمت را نکویی کن که حق
دوست دارد بندگان حقگزار
لطف او لطفیست بیرون از عدد
فضل او فضلیست بیرون از شمار
گر به هر مویی زبانی باشدت
شکر یک نعمت نگویی از هزار
نام نیک رفتگان ضایع مکن
تا بماند نام نیکت پایدار
ملک بانان را نشاید روز و شب
گاهی اندر خمر و گاهی در خمار
کام درویشان و مسکینان بده
تا همه کارت برآرد کردگار
با غریبان لطف بیاندازه کن
تا رود نامت به نیک در دیار
زور بازو داری و شمشیر تیز
گر جهان لشکر بگیرد غم مدار
از درون خستگان اندیشه کن
وز دعای مردم پرهیزگار
منجنیق آه مظلومان به صبح
سخت گیرد ظالمان را در حصار
با بدان بد باش و با نیکان نکو
جای گل گل باش و جای خار خار
دیو با مردم نیامیزد مترس
بل بترس از مردمان دیوسار
هر که دد یا مردم بد پرورد
دیر زود از جان برآرندش دمار
با بدان چندانکه نیکویی کنی
قتل مار افسا نباشد جز به مار
ای که داری چشم عقل و گوش هوش
پند من در گوش کن چون گوشوار
نشکند عهد من الا سنگدل
نشنود قول من الا بختیار
سعدیا چندانکه میدانی بگوی
حق نباید گفتن الا آشکار
هر کرا خوف و طمع در کار نیست
از ختا باکش نباشد وز تتار
دولت نوئین اعظم شهریار
باد تا باشد بقای روزگار
خسرو عادل امیر نامور
انکیانو سرور عالی تبار
دیگران حلوا به طرغو آورند
من جواهر میکنم بر وی نثار
پادشاهان را ثنا گویند و مدح
من دعایی میکنم درویشوار
یارب الهامش به نیکویی بده
وز بقای عمر برخوردار دار
جاودان از دور گیتی کام دل
در کنارت باد و دشمن بر کنار
🏛💫🕊دهخدا:
نکیانو. [ اَ ] (اِخ ) امیر... از طرف اباقاخان حکومت فارس را داشت . خردمند و دادگر بود و در دوران حکومت سه ساله ٔ خود (از 677 تا 670 هَ . ق .)بعدل رفتار کرد و شاعران و علما را نواخت . (از تاریخ مغول عباس اقبال ص 392). امیرانکیانو از ممدوحان سعدی بود. سه قصیده از قصاید معروف سعدی به مطلعهای :
بس بگردید و بگردد روزگار
دل بدنیا درنبندد هوشیار.
(کلیات سعدی چ مظاهر مصفا ص 705).
بسی صورت بگردیدست عالم
وزین صورت بگردد عاقبت هم .
(همان ص 715).
دنیا نیرزد آنکه پریشان کنی دلی
زنهار بد مکن که نکردست عاقلی .
(همان ص 744).
در مدح این امیر است . رجوع به این قصاید شود.
🕊💫🏛#شبكه_اجتماعى_فردوس_حاجيان بنيانگذار
#صلح_فرهنگى @HajianFerdos#Cultural_Peace
https://t.me/joinchat/AAAAAEKGffbaoDDy7bADRA