👆
او همان کسی بود که در طول دوران حیات مبارک خویش، نه بر سیمای کسی تپانچهای زد و نه صدای خود را بر کسی بلند کرد و نه بر کسی درشت و ناصواب گفت و نه حق کسی را تلف کرد و نه به آبروی کسی دست دراز کرد و نه حریم عزت و آبروی فردی را زیر پا کرد و نه از قدرت خود سوءاستفاده کرد و نه به مالومنال مردم چشم دوخت و نه به متعلّقان خود اجازه داد تا در سایۀ اقتدار او بر مردم ظلمی روا بدارند و نه برای گسترش اندیشه و پیامش دست به خیانت و جور و تعدی و بیانصافی زد. او از تمام این موارد فارغ و فارق بود. چه که او نیازی به این موارد نداشت. پیام او، پیام سرشتِ مردمان بود. درس او، درس آزادگی بود. آموزههای او، همه بر مبنای عدل و عشق و نور و فضیلت و آزادی پیریزی شده بود. کسیکه با چنین پیامی در بین مردم بیاید، او نه نیازی بهزور دارد و نه هم محتاج زور و غدر و قتل و خیانت است. تاریخ عاجز است از اینکه مردی را به قامت او به ما نشان بدهد و یا به ما بگوید که کسی را سراغ دارد که چون اوست و در رفتار، زندگی، اندیشه، منش و جهاننگری به او ماننده است. حاشاوکلا. دیگر زِهدان تاریخ، از زادن چنان مردی بلندقامت و عالیمرتبت و بزرگوار و بزرگمنش عاجز است. او آبروی زمین است و بهای زمان. زمین ما با وجود او بها یافته و زمان، ارزش خود را از نام او گرفته است.
خوشسعادت مرد و مردمی که به او اقتدا کرده و در مسیر او رفتهاند. مبارک ملتی که بر نقش قدم او قدم گذاشته و از آموزههای او برای بهبود دنیا و آخرت خود کار گرفتهاند. مسعود جامعهای که برای رهایی و آزادی و آگاهی و آبادی خویش، سر بر آستان ارادت او نهاده و سخنان او را بر سرِ سرِ خویش گذاشته و آن را موبهمو به کار بستهاند.
و ما چهقدر خوشسعادتیم که از شمار امتیان و پیروان آن جنابیم. چه نعمتی برای ما بالاتر و گرامیتر از این نعمت میتواند باشد که از شمار پیروان آنجناب هستیم. ایکاش، در این روزها که با نام نامی و اسم سامی و لقب گرامی آن عالیجناب گره خورده، در خصوص میزان تعلق و نزدیکی اندیشه و رفتار خود به اندیشه و رفتار آنحضرت بازنگری میکردیم. یکبار از خود میپرسیدیم که ما چقدر به او نزدیکیم. رفتار ما چه میزان مشابه رفتار اوست و گفتار ما چقدر به گفتار او ماننده است. چه خوش است که این ایام را غنیمت شماریم و در این موارد بازنگری دقیقتری انجام دهیم. به خود مراجعه کنیم، به جامعۀ خود بنگریم، فضای خانوادۀ خود را از نظر بگذرانیم، محیط کاری خود را مورد بررسی قرار دهیم و تمام داوریهای خود را به نزد آن داور اندازیم تا میزان صحتوسقم و غثوسمین کارها و امور ما بهخوبی واضح شود. مبارک است اگر این روزها را غنیمت شماریم و نگاهی به پشت سر خویش بیندازیم و دقیقتر نگاه کنیم که سال گذشته و سالهای گذشته را چهسان سپری کردیم و تا اینجای کار چگونه آمدیم و سپس در پرتوِ همان، برای سال آینده و سالهای آینده برنامهای و طرحی و کاری نو روی دست گیریم. این، شاید اندکترین کاری و پیامی باشد که از ربیعالأول و ایام خجستۀ آن میتوانیم فراچنگ آوریم.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
(1) صحیح الأدب المفرد: 207.
(2) المستدرک علی الصحیحین: 2175.
(3) طبرانی (الکبیر): 9993.
(4) مشکاة المصابیح: 5051.
(5) بخاری: 5971.
(6) نگا: النحل: 58.
(7) ترغیب و ترهیب: 1973.
(8) مشکاة المصابیح: 5198.
(9) السیرة النبویه (إبنهشام): جلد 1 صفحۀ 141.
(10) أبوداؤد: 3052.
#ربیعالأول_ربیعالأنوار