﷽
#انتظاربار آخری که ازش خدافظی کردم نمیدونستم بار آخره
امید داشتم بارها ببینمش و باز خیابونای شلوغ شهر رو با هم قدم بزنیم و با صدای بلند بخندیم و یادمون بره چجوری زمان داره تند تند میگذره
نگام کرد و آخرین لقمه ی ساندویچ رو با اشتها میخورد دهنش انقدر پر شده بود که جایی واسه نفس کشیدن هم نبود قیافش خنده دار شده بود نتونستم جلوی خودمو بگیرم و بلند زدم زیر خنده گفت :
- چیه تا حالا ندیدی کسی ساندویچ بخوره؟
گفتم:
+ چرا اما تو کنار من خودِ خودتی اصلا لازم هم نیست ادای با کلاسارو دربیاری و آروم آروم گاز بزنی به ساندویچت من از همینت خوشم میاد کنار من خود واقعیتی!
لبخند زد و با دهن پر و چشمای درشتش بهم خیره شد
در ادامه ...
نویسنده:
#الهه_رضاییاجرا کنندگان :
#علیرضا_دری #نیکو_آقاحسنیتهیه کننده:
#حسین_آزادگانمیکس و مستر:
#بتول_عباسی@Greenshadows6گروه هنری سایه های سبز
✨⚡️✨⚡️✨⚡️✨⚡️✨