آذر دختر گیسو بلندیست که به موهایش برگ نارنجی سنجاق شده و تنش بوی باران می دهد او شاعر تمام پاییز است و دلبرانه ترین ماه سال او اینجاست تا با آخرین نفس های پاییز هوش از سر شهر ببرد... هوای این روزهایش را دریاب آذر آخرین بازمانده فصل عاشقانه هاست.
قدیمترها، تلویزیون ها رنگ نداشتند کانالی هم حتّی نبود که مُدام عوض کنیم سرمان گرم بود به یک و دو... کنترلی هم در کار نبود... تلفن ها به جای بی سیم و زنگهای دل خوش کُنَک سیم های فرخورده داشتند و زنگهای گوشخراش...