شبی یک سرگذشت امشب
فرجام خسروپرویز ق آخر*
آخرین روزهای پرشکوه خسرو پرویز سپری میشد او درگیر غرور کاذب خود شده بود، هراکلیوس از دستگرد پیام فرستاد مجدد تقاضای صلح کرد ولی خسرو قبول نکرد قیصر آهنگ تیسفون کرد ولی خسرو تمامی پلها را خراب کرده بود وهنوز می توانست سپاهیان زیادی تدارک ببیند بناچار به گنزک برگشت.
سعایت درباریان خسرو را برآن داشت تا با بی تدبیری نامه به یکی از فرماندهان سپاه شهربراز نوشته از وی خواست تا شهر براز را بکشد با سپاهیان به ایران برگردد ، با دستگیرشدن حامل نامه توسط رومی هاکنستانتین فرزند هراکلیوس از شهر براز تقاضای ملاقات میکند ، نامه خسرو دراختیار شهربراز گذاشته باروشن شدن موضوع واینکه شهر براز توانست با همکاری فرماندهان که جانشان توسط خسرو درخطربود خسرو را از سلطنت خلع کردند با صلحی که با رومیان بسته شد برای سرنگونی خسروپرویز بسمت تیسفون براه افتادند.
درچنین احوالی خسرو تحت تأثیر همسرش شیرین مردانشاه کودک خردسالش را به ولیعهدی انتخاب کرد، این انتخاب مخالفین خسرو رامتحد کرد دریک اقدام جسورانه درماه فوریه(۶۲۸)با همکاری فرمانده کل نیروهای کشور(گشنسپ اسپاد)با آزادکردن بزرگانی که در زندان بودند خسرو را توقیف کرده دریک انبار مربوط به گنج خانه منتقل کردند شیرویه با نام( قباد دوم)به تخت نشست ، خسرو چند روزی در گنج خانه تحت نظر بود مذاکرات هم بجایی نرسید .
خسروپرویز بدستور پسرش درهمان گنج خانه با زه کمان خفه گردید(دربعضی روایات با شمشیر کشته شد ) مرگ خسرو نمایشی بود از فروپاشی حکومت چهارصد ساله ساسانیان.
کاظم مزینانی تاشبی دیگربدرود *
ماخذ*
تاریخ طبری ج۲
تاریخ الکامل ابن اثیر ج۲
تاریخ یعقوبی ج۲
تاریخ ایران کمبریچ ج۷
تاریخ کامل ایران الرفیع حقیقت ج۱
تاریخ ایران ج۱زرین کوب
هزاره های گمشده ج۵ دکتر رجبی
شاهنشاهی ساسان تورج دریایی
تاریخ مبانی ساسانی کلاوس شیمپان
@goshetarikh