.
آنان که سپیده دمان بادبان برکشیدند
و دیگر بازنخواهند گشت،
ردپاشان را بر موجی به جا نهادند.
پوسته ی صدفی
زیبا چنان فسيل دهانی
به اعماق دریا فرو می شود.
آنان که بر جاده ای خاکی گام نهادند
و حتی به پشت پنجره نرسیدند
اگرچه بام ها در دیدرسشان بود:
در ناقوسی از هوا پناه خواهند جست.
اما آنها کز آنان
تنها اتاقی سرد بی پناه می ماند و جفتی کتاب، کاغذی سفید
و شیشه ی خالی دوات،
هنوز به تمامی نمرده اند
در بیشه ی کاغذدیواری ها پچ پچ می کنند،
سر صاف شان روی سقف ها می زید.
بهشت شان از هوا برآمده است
از آب از لیمو از خاک
و فرشته ای از باد
در دست هایش
تنشان را می ساید و آنان
بر سبزه زارهای این عالم خواهند وزيد.
شاعر:#زبیگنیف_هربرت
#مترجم:#محسن_عمادی