گلزار شهدای تهران

#ایام_فاطمیه
Канал
Логотип телеграм канала گلزار شهدای تهران
@golzarshohadaПродвигать
781
подписчик
4,2 тыс.
фото
571
видео
588
ссылок
@chanel_admin110 منتظرنظرات شماهستیم👆 سايت جستجوي مزارشهدا http://www.golzar.info/ سايت اطلاع رساني گلزارشهدا https://www.yashahid.com/ اپليكيشن گلزار https://cafebazaar.ir/app/info.golzar.shohada
🍃🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
🍃🌺
#فرمانده_فاطمی
#شهید #حاج_عبدالله_نوریان
🌹🍃فرمانده مهندسی رزمی و تخریب🌹🍃
#لشگر_10_سیدالشهداء_
✍️: راوی: #جعفر_طهماسبی

فرمانده ما شهید حاج #عبدالله_نوریان ارادت عجیبی به حضرت زهرا سلام الله علیها داشت. گریه بر فاطمه زهراء سلام الله علیها برای ایشون جایگاه خاصی داشت.
اوایل بهمن سال 64 بود و از جایی برمیگشتیم پشت وانت نشسته بودیم . وانت اطاقدار بود و ایشون همیشه از فرصت ها استفاده میکرد روش رو به من کرد و گفت : مرشد برامون بخون #ایام_فاطمیه است. من هم به جهت علاقه ای که به حاجی داشتم اجابت کردم و سلامی به حضرت زهراء(س) دادم و اشعاری خوندم از همون ابتدا حاجی سرش رو بین زانوهاش گذاشت و تکان شونه هاش شروع شد . خوندن من که تموم شد #قطرات_اشک حاجی کف وانت رو خیس کرده بود. حاجی مزد این همه اخلاص رو از بی بی دو عالم گرفت و چند روز بعد و در #فاطمیه_دوم (شهادت به روایت 95 روز) در حین هدایت دستگاههای #مهندسی برای احداث خاکریز در خط اول #فاو به شهادت رسید.

🍃🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
🍃🌷 @golzarshohada
🌹☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️
🌹☘️
#روایتی_دیگر_از_کربلای_4
✍️✍️✍️✍️ راوی: #جعفر_طهماسبی
به جهت #تدبیر_عملیات،#عملیات_کربلای_4 حرف نداشت.
آنچه باید فرماندهان و #طراحان_عملیات به آن توجه میکردند انجام شد. و اینطرف جبهه هم توسل های و ناله ها و عبادت ها شبانه و #ایام_فاطمیه و.... همه مقدمات فراهم بود تا کمر دشمن شکسته شود. اما مقابل ما هم دشمن با همه توان خودش و اربابانش آماده بود.

#عملیات_کربلای_4 که با #عدم_الفتح مواجه شد همه را دمق کرد .واقعا حق ما بود که خدا توی کاسه ما بگذاره.چون توکل فرمانده ها کم شده بود.
فرمانده ها وقت توجیه عملیات برای نیروهاشون میگفتند.میریم...میزنیم...میگیریم...وتهش اگرفرصتی بود یک انشاءالله میگفتند.شاید جالبه بدونید.ما #بچه_های_تخریب که خداییش هم سرشار از معنویت بودیم.برای اینکه بعد از عملیات بیرون #شهر_ابوالخصیب همدیگر رو پیدا کنیم آنقدر با تکبر روی #نقشه_هوایی محل قرار رو به هم نشون میدادیم که در عملیات های قبل سابقه نداشت.حتی گردانهایی که قرار بود در مناطقی عملیات کنند که مردم هم زندگی میکردند به شوخی از گرفتن #غلام و #کنیز حرف میزدند.
من در عملیات کربلای 4 از #گردان_تخریب مامور شدم به #گردان_حضرت قاسم(ع) لشگر10 که قرار بود در #نخلستا_نهای_جزیره_ام_الرصاص به سمت #ابو_الخصیب عملیات کنه.
کار ما در عملیات خیلی زیاد بود قرار بود #بچه_های_تخریب جلوی گروهانها ، نخل ها رو با انفجار کمربندهایی که بدورش میبستند قطع کنند به نحوی که به صورت پل روی آبراهها سقوط کند و تردد نیروها به تندی صورت بگیرد و ما هم برای دقت در این ماموریت خیلی در آموزشها تلاش کرده بودیم.شب عملیات هم در #هلال_احمر_خرمشهر مستقر بودیم که صدای تیر اندازی های پی در پی و آتش توپحانه و پدافندها نوید شروع عملیات رو میداد.من داخل #کیسه_خواب خوابیده بودم و از ترس اینکه موش داخل کیسه خوابم نشه زیپ کیسه خواب رو تا زیر حلقم کشیده بودم وتازه چشمم گرم شده بود که با صدای انفجار مهیبی از خواب پریدم وبا کیسه خواب از جا بلند شدم.سرو صدای شیرجه هواپیما میومد و علی الظاهر بمب هواپیما مقابل داروخانه خیابونی که از #مسجد_جامع به سمت لب شط میرفت وسط بلوار به زمین خورده بود و به اندازه یک ماشین وانت گود کرده بود.
من از داخل هلال احمر بیرون اومدم و دیدم بچه هایی هم که تو #مسجد_جامع_خرمشهر مشغول استراحت بودند هم مقابل مسجد جمع شده بودند.هرچی فرمانده ها فریاد میزدند داخل ساختمونها برید کسی گوشش بدهکار نبود.
دیگه از نگرانی کسی خوابش نمیبرد همه تجهیزات و حمایل ها رو بسته بودند و آماده دستور بودند که حرکت کنند.از بیرون خبر میومد که #غواصها داخل آب توسط تیربارهای سنگین دشمن قلع و قم شده اند.من چون سابقه گذشتن از #آب_اروند رو در سال گذشته و در #عملیات_والفجر8 داشتم و مجسم میکردم که غواص هنوز از #نهر_عرایض بیرون نرفته زیر آتیش قرار بگیره چه اتفاقی میفته.!!!!
🍃🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
🍃🌺
#فرمانده_فاطمی
#شهید #حاج_عبدالله_نوریان
🌹🍃فرمانده مهندسی رزمی و تخریب🌹🍃
#لشگر_10_سیدالشهداء_
: راوی: #جعفر_طهماسبی

فرمانده ما شهید حاج #عبدالله_نوریان ارادت عجیبی به حضرت زهرا سلام الله علیها داشت. گریه بر فاطمه زهراء سلام الله علیها برای ایشون جایگاه خاصی داشت.
اوایل بهمن سال 64 بود و از جایی برمیگشتیم پشت وانت نشسته بودیم . وانت اطاقدار بود و ایشون همیشه از فرصت ها استفاده میکرد روش رو به من کرد و گفت : مرشد برامون بخون #ایام_فاطمیه است. من هم به جهت علاقه ای که به حاجی داشتم اجابت کردم و سلامی به حضرت زهراء(س) دادم و اشعاری خوندم از همون ابتدا حاجی سرش رو بین زانوهاش گذاشت و تکان شونه هاش شروع شد . خوندن من که تموم شد #قطرات_اشک حاجی کف وانت رو خیس کرده بود. حاجی مزد این همه اخلاص رو از بی بی دو عالم گرفت و چند روز بعد و در #فاطمیه_دوم (شهادت به روایت 95 روز) در حین هدایت دستگاههای #مهندسی برای احداث خاکریز در خط اول #فاو به شهادت رسید.

@golzarshohada
🌹☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️
🌹☘️
#روایتی_دیگر_از_کربلای_4
✍️✍️✍️✍️ راوی: #جعفر_طهماسبی
به جهت #تدبیر_عملیات،#عملیات_کربلای_4 حرف نداشت.
آنچه باید فرماندهان و #طراحان_عملیات به آن توجه میکردند انجام شد. و اینطرف جبهه هم توسل های و ناله ها و عبادت ها شبانه و #ایام_فاطمیه و.... همه مقدمات فراهم بود تا کمر دشمن شکسته شود. اما مقابل ما هم دشمن با همه توان خودش و اربابانش آماده بود.

#عملیات_کربلای_4 که با #عدم_الفتح مواجه شد همه را دمق کرد .واقعا حق ما بود که خدا توی کاسه ما بگذاره.چون توکل فرمانده ها کم شده بود.
فرمانده ها وقت توجیه عملیات برای نیروهاشون میگفتند.میریم...میزنیم...میگیریم...وتهش اگرفرصتی بود یک انشاءالله میگفتند.شاید جالبه بدونید.ما #بچه_های_تخریب که خداییش هم سرشار از معنویت بودیم.برای اینکه بعد از عملیات بیرون #شهر_ابوالخصیب همدیگر رو پیدا کنیم آنقدر با تکبر روی #نقشه_هوایی محل قرار رو به هم نشون میدادیم که در عملیات های قبل سابقه نداشت.حتی گردانهایی که قرار بود در مناطقی عملیات کنند که مردم هم زندگی میکردند به شوخی از گرفتن #غلام و #کنیز حرف میزدند.
من در عملیات کربلای 4 از #گردان_تخریب مامور شدم به #گردان_حضرت قاسم(ع) لشگر10 که قرار بود در #نخلستا_نهای_جزیره_ام_الرصاص به سمت #ابو_الخصیب عملیات کنه.
کار ما در عملیات خیلی زیاد بود قرار بود #بچه_های_تخریب جلوی گروهانها ، نخل ها رو با انفجار کمربندهایی که بدورش میبستند قطع کنند به نحوی که به صورت پل روی آبراهها سقوط کند و تردد نیروها به تندی صورت بگیرد و ما هم برای دقت در این ماموریت خیلی در آموزشها تلاش کرده بودیم.شب عملیات هم در #هلال_احمر_خرمشهر مستقر بودیم که صدای تیر اندازی های پی در پی و آتش توپحانه و پدافندها نوید شروع عملیات رو میداد.من داخل #کیسه_خواب خوابیده بودم و از ترس اینکه موش داخل کیسه خوابم نشه زیپ کیسه خواب رو تا زیر حلقم کشیده بودم وتازه چشمم گرم شده بود که با صدای انفجار مهیبی از خواب پریدم وبا کیسه خواب از جا بلند شدم.سرو صدای شیرجه هواپیما میومد و علی الظاهر بمب هواپیما مقابل داروخانه خیابونی که از #مسجد_جامع به سمت لب شط میرفت وسط بلوار به زمین خورده بود و به اندازه یک ماشین وانت گود کرده بود.
من از داخل هلال احمر بیرون اومدم و دیدم بچه هایی هم که تو #مسجد_جامع_خرمشهر مشغول استراحت بودند هم مقابل مسجد جمع شده بودند.هرچی فرمانده ها فریاد میزدند داخل ساختمونها برید کسی گوشش بدهکار نبود.
دیگه از نگرانی کسی خوابش نمیبرد همه تجهیزات و حمایل ها رو بسته بودند و آماده دستور بودند که حرکت کنند.از بیرون خبر میومد که #غواصها داخل آب توسط تیربارهای سنگین دشمن قلع و قم شده اند.من چون سابقه گذشتن از #آب_اروند رو در سال گذشته و در #عملیات_والفجر8 داشتم و مجسم میکردم که غواص هنوز از #نهر_عرایض بیرون نرفته زیر آتیش قرار بگیره چه اتفاقی میفته.!!!!
@golzarshohada
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹
#یاد_مداحان_شهید_بخیر
🔸 #مداح_شهید_داوود_بنی_جمالی
#شهادت_عملیات_کربلای_5
محل شهادت #شلمچه 21 دیماه 65

اسمش داوود بود اما بیشتر مجید صداش میکردند
از مربیان و فرماند هان پادگان آموزشی 21 حمزه بود
خیلی از رزمنده ها که بعدا شهید شدند زیر دست ایشون آموزش دیدند
صدای بم و زنگ داری این نوکر امام حسین(ع) زبانزد بود و این خودش به سوز صداش اضافه میکرد
شهید بنی جمالی در امر آموزش خیلی جدی بود
اما بعد از کار با همه ی نیروهاش گرم میگرفت
بالاخره هرطوری بود برای عملیات ها خودش رو به جبهه میرسوند تا از نزدیک شاهد رزم دست پرورده هاش باشه.
این مداح متواضع و مخلص در #ایام_فاطمیه و در #عملیات_کربلای_5 از #غرب_کانال_ماهی به عرش پرکشید.
پیکر مطهر این ذاکر اباعبدالله الحسین(ع) بیش از 7 سال بر خاک #شلمچه برجای ماند و سال 77 در گلزار شهدای بهشت زهراء(س) در قطعه 26 برای همیشه آرام گرفت.
#روحش_شاد
@golzarshohada